برترین انتخاب

با سلام و عرض ادب من خود را موظف به ساخت این وب کردم تا اصلاعات کافی نسبت به این روز بسیار طلایی و مهم را در اختیار شما قرار دهم.

برترین انتخاب

با سلام و عرض ادب من خود را موظف به ساخت این وب کردم تا اصلاعات کافی نسبت به این روز بسیار طلایی و مهم را در اختیار شما قرار دهم.

این سایت دارای اطلاعات و مطالب مهم درباره ی روز غدیر است که به همراه موضوعاتی متنوع و عکس هایی زیبا در آمیخته با آرزوی موفقیت برای شما عزیزان...

بایگانی

احادیثی زیبا در وصف عید غدیر

پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۳ ق.ظ


امام رضا (ع) فرمود :

پدرم به نقل از پدرش (امام صادق (ع) ) نقل کرد که فرمود : روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است. مصباح المتهجد


مولا علی (ع) :

امروز ( عید غدیر ) روز بس بزرگی است . در این روز گشایش رسیده و منزلت ( کسانی که شایسته آن بودند ) بلندی گرفت و برهان های خدا روشن شد و از مقام پاک با صراحت سخن گفته شد و امروز روز کامل شدن دین و روز عهد و پیمان است. بحارالانوار جلد 97 صفحه 116


امام صادق (ع) :

به خدا قسم اگر مردم فضیلت واقعی (( روز غدیر )) را می شناختند ، فرشتگان روزی ده بار با آنان مصاحفه میکردند و بخششهای خدا به کسی که آن روز را شناخته ، قابل شمارش نیست. مصباح المتهجد


امام صادق (ع) :

روز غدیر خم در میان روزهای عید فطر و قربان و جمعه همانند ماه در میان ستارگان است. اقبال سید بن طاووس


امام صادق (ع) :

هنگامی که روز قیامت برپا شود چهار روز به سرعت به سوی خدا میشتابد همانطور که عروس به حجله اش به سرعت میرود ، روز عید فطر و قربان و جمعه و روز غدیر خم. اقبال سید بن طاووس


رسول خدا (ص) در روز غدیر فرمود :

ای مسلمانان ! حاضران به غایبان برسانند ، کسی را که به من ایمان آورده و مرا تصدیق کرده است ، به ولایت علی سفارش میکنم ، آگاه باشید ولایت علی ، ولایت من است ، و ولایت من ، ولایت خدای من است.این عهد و پیمانی بود از طرف پروردگارم که فرمان داد تا به شما برسانم. بحارالانوار جلد 37 صفحه 141 حدیث 35


امام صادق (ع) :

عید غدیر ، روزی است که رسول خدا (ص) علی (ع) را به عنوان پرچمدار برای مردم برافراشت و فضیلت او را در این روز آشکار کرد و جانشین خود را معرفی کرد ، بعد به عنوان سپاسگذاری از خدای بزرگ آن روز را روزه گرفت و آن روز ، روز روزه داری و عبادت و طعام دادن و به دیدار برادران دینی رفتن است.آنروز روز کسب خشنودی خدای مهربان و به خاک مالیدن بینی شیطان است. وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 328 ، ضمن حدیث 12


مولا علی (ع) ( در خطبه روز عید غدیر ) فرمود :

وقتی که به همدیگر رسیدید همراه سلام ، مصاحفه کنید ، و در این روز به یکدیگر هدیه بدهید ، این سخنان را هرکه بود و شنید ، به آن که نبود برساند ، توانگر به سراغ مستمند برود ، و قدرتمند به یاری ضعیف ، پیامبر مرا به این چیزها امر کرده است. وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 327


امام صادق (ع) :

عید غدیر ، روز عبادت و نماز و سپاس و ستایش خداست و روز سرور و شادی است به خاطر ولایت ما خاندان که خدا بر شما منت گذارد و من دوست دارم که شما آن روز را روزه بگیرید. وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 328 حدیث 13


امام صادق (ع) :

عید غدیر ، روز عید و خوشی و شادی است و روز روزه داری به عنوان سپاس نعمت الهی است. وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 326 حدیث 10


حسن بن راشد گوید :

به امام صادق (ع) گفتم : آیا مسلمانان به جز آن دو عید ، عید دیگری هم دارند ؟ فرمود : بله ، بزرگترین و بهترین عید . گفتم کدام روز است ؟ فرمود : روزی که امیر مومنان علی (ع) به عنوان پرچمدار مردم منصوب شد.گفتم : فدایت شوم در آن روز سزاوار است ، چه کنیم ؟ فرمود : روزه بگیر و درود بر محمد و آل او بفرست و از ستمگران به آنان برائت بجوی ، زیرا پیامبران به جانشینان دستور می دادند که روزی را که جانشین انتخاب میشود ، عید بگیرند. مصباح المتهجد
امام صادق (ع) :

ارزش عمل ( عبادت ) در روز عید غدیر برابر با هشتاد ماه است ، و شایسته است آن روز ذکر خدا و درود بر پیامبر (ص) زیاد شود ، و مرد بر خانواده خود توسعه دهد. وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 325 حدیث 6


امام هادی (ع) به ابواسحاق فرمود :

در روز غدیر پیامبر اکرم (ص) برادرش علی (ع) را بلند کرد و به عنوان پرچمدار ( و فرمانده ) مردم و پیشوای بعد از خودش معرفی کرد.ابواسحاق گفت : عرض کردم ، فدایت شوم راست فرمودی.به خاطر همین به زیارت و دیدار شما آمدم ، گواهی میدهم که شما حجت خدا بر مردم هستی. وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 324 حدیث 3


امام رضا (ع) :

کسی که در روز غدیر مومنی را دیدار کند ، خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد میکند و قبرش را توسعه میدهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت میکنند و او را به بهشت بشارت میدهند. اقبال الاعمال


امام صادق (ع) :

روزه روز غدیر خم با روزه تمام عمر جهان برابر است.یعنی اگر انسانی همیشه زنده باشد و همه عمر را روزه بگیرد ، ثواب او به اندازه ثواب روزه عید غدیر است. وسائل الشیعه جلد 7 صفحه 324 حدیث 4


امام رضا (ع) :

عید غدیر روز تبریک و تهنیت است.هریک به دیگری تبریک بگوید ، هر وقت مومنی برادرش را ملاقات کرد ، چنین بگوید : ((حمد و ستایش خدایی را که به ما توفیق چنگ زدن به ولایت امیرمومنان مولا علی (ع) را عطا کرد)) آری عید غدیر روز لبخند زدن به چهره مردم با ایمان است. اقبال الاعمال


ابو سعید گوید :

در روز غدیر خم رسول خدا (ص) دستور داد : منادی ندا دهد که : برای نماز جمع شوید.بعد دست علی (ع) را گرفت و بلند کرد و فرمود : خدایا کسی که من مولای اویم پس علی هم مولای اوست ، خدایا دوست بدار کسی را که علی را دوست بدارد و دشمن بدار کسی را که با علی دشمنی کند. بحارالانوار جلد 37 صفحه 112 حدیث 4


رسول خدا (ص) :

کسی که میخواهد زندگی و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانه ای که پروردگارم به من وعده کرده ، ساکن شود ، ولایت علی بن ابی طالب (ع) را انتخاب کند ، زیرا او هرگز شما را از راه هدایت بیرون نبرده و به گمراهی نمی کشاند. الغدیر جلد 10 صفحه 278


جابربن عبدالله انصاری گوید :

از رسول خدا (ص) شنیدم که به علی بن ابی طالب (ع) فرمود : ای علی ، تو برادر و وصی و وارث و جانشین من در میان امت من در زمان حیات و بعد از مرگ منی ، دوستدار تو دوستدار من و دشمن و کینه توز تو دشمن من است. امالی شیخ صدوق


امام باقر (ع) :

اسلام بر پنج پایه استوار شده است : نماز ، زکات ، روزه ، حج و ولایت و به هیچ چیز به اندازه آنچه در روز غدیر به ولایت تاکید شده ، ندا نشده است. اصول کافی جلد 2 صفحه 21 حدیث 8


امام کاظم (ع) :

ولایت علی (ع) در کتابهای همه پیامبران ثبت شده است و هیچ پیامبری مبعوث نشده ، مگر با میثاق نبوت محمد (ص) و امامت علی (ع). سفینة البحار جلد 2 صفحه 691


رسول خدا (ص) :

ولایت علی بن ابیطالب (ع) ولایت خداست ، دوست داشتن او عبادت خداست ، پیروی کردن او واجب الهی است و دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدایند ، جنگ با او ، جنگ با خدا و صلح با او ، صلح با خدای متعال است. امالی شیخ صدوق


امام باقر (ع) از پدر بزرگوارش امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود :

شیطان دشمن خدا چهار بار ناله کرد : روزی که مورد لعن خدا واقع شد و روزی که به زمین هبوط کرد و روزی که پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد و روز عید غدیر. قرب الاسناد


حضرت محمد (ص) : خداوند میفرماید :

ولایت علی بن ابی طالب دژ محکم من است ، پس هرکس داخل قلعه من گردد ، از آتش دوزخم محفوظ خواهد ماند. جامع الاخبار صفحه 52 حدیث 7


رسول خدا (ص) :

ای علی من شهر علمم و تو درب آن هستی ، به شهر جز از راه درب آن وارد نشوند ، تو پیشوای امت من و جانشین من در این شهری ، کسی که اطاعت تو کند سعادتمند است ، و کسی که تو را نافرمانی کند ، بدبخت است ، و دوستدار تو سود برده و دشمن تو زیان کرده است. جامع الاخبار صفحه 52 حدیث 9


امام صادق (ع) :

سنگهای زیربنای اسلام سه چیز است : نماز ، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگری درست نمیشود. اصول کافی جلد 2 صفحه 18


 امام باقر (ع) فرمود :

چون جبرئیل بر رسول خدا (ص) در حجة ‌‌الوداع  با [ دستور] اعلان امر علی بن ‌ابیطالب (ع) فرود آمد [ و این آیه را نازل کرد که ] : « ای پیامبر آن چه از پروردگارت بر تو فرود آمده است [ به مردم ] برسان -تا آخر آیه - سوره مائده آیه 67 » فرمود : پیامبر سه روز [از ابلاغ این امر الهی] درنگ نمود تا این که به جحفه رسید و در آن جا نیز از بیم مردم دست او [ علی (ع) را به عنوان امام بعد از خود ] بالا نگرفت. چون در جحفه روز غدیر در مکانی به نام مهیعه فرود آمد ، [برای اجتماع مردم] ندا در داد : نماز برپا می‌شود. مردم جمع شدند و پیامبر(ص) فرمود : چه کسی از شما بر شما سزاوارتر است ؟ فرمود : با صدای بلند گفتند : خدا و پیامبرش. برای مرتبه دوم [این سخن] را فرمود و آنان گفتند: خدا و پیامبرش. در مرتبه سوم نیز [این سخن] را فرمود و آنان گفتند: خدا و پیامبرش. سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: کسی که من مولای او هستم علی مولای اوست. خدایا دوست بدار کسی که او را دوست می‌دارد و دشمن بدار کسی که با او دشمنی می‌ورزد، یاری نما کسی که او را یاری می‌کند، واگذار کسی را که به یاری او نشتابد؛ زیرا او از من است و من از او هستم و [منزلت] او در برابر من همانند منزلت هارون نسبت به موسی است، جز آن که پیامبری بعد از من نیست. تفسیر العیاشی جلد 1 صفحه 332


 امام صادق (ع) فرمود :

با فرود آمدن ولایت [ دستور اعلان ولایت امیرالمؤمنین (ع) ] رسول خدا (ص) در غدیر خم فرمود : به علی (ع) با خطاب امیرالمؤمنین سلام کنید. گفتند : آیا این [دستور] از جانب خدا و پیامبرش است ؟ فرمود : آری بحق از جانب خدا و پیامبرش است. سپس فرمود : او امیر مؤمنان است ، امام پرهیزگاران و پیشوای پیشانی ‌سپیدان است. روز قیامت خدا او را بر صراط می‌نشاند و دوستانش را وارد بهشت می‌کند و دشمنانش را وارد آتش[دوزخ]. و خداوند صاحب عزت و جلال [این آیه را فرستاد]: « و سوگندها را پس از استواری آنها مشکنید... _ سوره نحل آیه 91 » تفسیر القمی جلد 1 صفحه 389


 امیرالمومنین علی (ع) فرمود :

رسول خدا (ص) روز غدیر خم [بر سر من] عمامه‌ای ( عمامه به منزلت قدرت و سلطنت {الهی} است ، بحارالانوار جلد 50 صفحه 30 ) نهاد و یک سوی آن را بر شانه‌ام افکند و فرمود: خداوند در روز [غزوه‌های] بدر و حنین مرا به فرشتگانی که عمامه بر سر داشتند یاری نمود و این عمامه حد فاصل میان مسلمانان و مشرکان است. شرح‌الاخبار فی فضائل الائمةالاطهار (ع) جلد1 صفحه 321


 امام باقر (ع) فرمود :

خداوند صاحب عزت و جلال ، پیامبرش را به ولایت علی (ع) فرمان داد و بر او [این آیه را] فرو فرستاد : « جز این نیست که ولی شما خدا و پیامبر است - تا آخر آیه سوره مائده آیه 55 » و ولایت صاحبان امر [ائمه اطهار(ع)] را واجب فرمود. مردم نمی‌دانستند که آن [ولایت] چیست. از این رو خداوند محمد(ص) را فرمان داد تا ولایت را برای آنان تفسیر کند، همان‌گونه که نماز و زکات و روزه و حج را برای آنان تفسیر کرد. چون آن [دستور به اعلام ولایت امیرالمومنین(ع)] از جانب خدا [فرود] آمد، سینه رسول خدا(ص) از آن به تنگ آمد و بیمناک شد که [مردم] از دین خود برگردند و به تکذیب او بپردازند. پس سینه‌اش به تنگ آمد و به پروردگار عزیز و شکوهمندش بازگشت. و خداوند بر او وحی فرمود: «ای فرستاده، آنچه بر تو نازل شده است [به مردم] برسان و و اگر چنین نکنی پیامبری او را نرسانده‌ای و خداوند تو را از [خطرات احتمالی] مردم نگاه می‌دارد. سوره مائده آیه 67» [و از آن پس، پیامبر(ص)] فرمان خداوند را - که یادش والاست - اظهار نمود و به [اعلان] ولایت علی (ع) در روز غدیرخم قیام فرمود و ندای برپایی نماز را [برای تجمع مردم] سر داد و مردم حاضر را فرمان داد تا [ولایت امیرالمومنین(ع) را] به غایبان برسانند. تفسیر الصافی جلد 2 صفحه 52 - 53


 امام صادق (ع) به نقل از پدران گرامی خود فرمود :

چون رسول خدا (ص) علی (ع) را در روز غدیر خم [به امامت و ولایت] منصوب نمود و فرمود هر که من مولای اویم علی مولای اوست ، و این رویداد در شهرها منتشر شد ، [مردی به نام] نعمان بن حرث فهری نزد پیامبر(ص) آمد و گفت : تو از جانب خدا ما را دستور دادی که شهادت دهیم که خدایی جز خدای یکتا نیست و این که تو پیامبر خدا هستی ، و نیز ما را به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات فرمان دادی و ما [همه] اینها را از تو پذیرفتیم ، اما تو به اینها بسنده نکردی تا اینکه این جوان را منصوب [به امامت و ولایت] کردی و گفتی : هر که من مولای اویم علی مولای اوست. [حالا برایم بازگو که] این از جانب توست یا فرمانی از جانب خداست ؟ فرمود : سوگند به خدای یکتایی که جز او خدایی نیست، این از جانب خداست. نعمان بن حرث از آن حضرت روی برگردانید و گفت: خدایا اگر حقیقتاً این [امر] از جانب توست، سنگی از آسمان بر ما فرود ببار! [چیزی نگذشت که] خداوند سنگی بر سرش پرتاب کرد و او را بکشت، و خدای تعالی[این آیه را] فرو فرستاد: « تقاضاکننده‌ای تقاضای عذابی را کرد که تحقق یافت. سوره معارج » تفسیر مجمع‌البیان جلد 5 صفحه 352


 امیرالمؤمنین علی (ع) در یکی از خطبه‌های خود به نام خطبه‌الوسیله می‌فرماید :

«رسول خدا (ص) عازم حجة‌الوداع شد ، تا این که به غدیرخم رسید. با دستور آن حضرت چیزی همانند منبر [از جهاز شتران] برای وی ساختند. سپس بر فراز آن رفت و دستم را گرفت [و بالا برد] تا بدانجا که سپیدی زیر بازوانش آشکار شد و با صدای بلند در آن اجتماع [عظیم] فرمود : کسی که من مولای اویم علی مولای اوست؛ خدایا دوستدار او را ، دوست بدار و کسی را که با او دشمنی ورزد دشمن بدار. و [بدین گونه] ولایت خدا بر ولایت من و دشمنی خدا بر دشمنان من قرار گرفت. و در آن روز خدای صاحب عزت و جلال [این آیه را] فرو فرستاد : « امروز دینتان را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم و اسلام را [به عنوان] دین برایتان پسندیدم. سوره مائده آیه 3» پس ولایت من، کمال دین و خشنودی پروردگار بلند یاد [و مرتبه] ‌قرار گرفت.الکافی جلد 8 صفحه 27


 فرات [کوفی] گوید : از امام صادق (ع) پرسیدم :

فدایت شوم ، آیا مسلمانان عیدی برتر از عید فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه دارند ؟ فرمود: آری [عیدی دارند که] برتر و بزرگتر و ارجمندترین آنها نزد خدای تعالی است ، و آن روزی است که خداوند در آن دین را کامل کرد و بر پیامبرش [این آیه را] فرو فرستاد: « امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را [به عنوان] دین برای شما پسندیدم. سوره مائده آیه 3 » گفتم: آن چه روزی است؟ فرمود: هر یک از پیامبران بنی‌اسرائیل که می‌خواست برای جانشین بعد از خود پیمان وصایت و پیشوایی برگیرد، روزی که بدین کار اقدام می‌کرد آن را روز عید قرار می‌داد، و آن [روز غدیر] روزی است که رسول خدا (ص) علی (ع) را پیشوای مردم قرار داد و درباره وی نازل شد آنچه [در شأن حضرتش] نازل شد و در آن [روز] دین را کامل کرد و نعمت را بر مؤمنان تمام گردانید... . [فرات] گوید : گفتم : آن روز چه عملی سزاوارتر است که انجام دهیم ؟ فرمود : آن ، روز عبادت و نماز و شکرگزاری و ستایش خدای تعالی است و [روز] شادمانی به نعمت ولایت ماست که خداوند به شما ارزانی داشته است ، و من دوست می‌دارم که آن روز را روزه بگیرید. تفسیر فرات الکوفی صفحه 118


 عمار بن حریز گوید :

روز هجدهم ذیحجه خدمت امام صادق (ع) رسیدم و ملاحظه کردم که ایشان روزه‌ دار هستند. آن حضرت فرمود : این روزی بزرگ است که خداوند حرمت آن را بر مؤمنان بزرگ شمرده ، دین را برای آنان در آن روز کامل و نعمت را بر آنان تمام کرده و عهد و میثاقی را که از آنان برگرفته تجدید کرده است. گفته شد : روزه این روز چه ثوابی دارد ؟ فرمود : آن، روز عید و شادمانی و سرور است و [روز] روزه‌ گرفتن برای شکرگزاری خدای تعالی است و روزه آن با [روزه] شصت ماه از ماههای حرام برابری می‌کند... . مصباح المتهجد و سلاح المتعبد صفحه 680


 امیرالمؤمنین (ع) [ در ضمن حدیثی طولانی در توصیف روز غدیر] فرمود:

امروز روزی است بلند مرتبه ، که در آن گشایش روی داد و درجه‌ها بلند و دلایل آشکار گشت . و آن ، روز آشکارساختن مقام پیراسته [ امامت و ولایت ] است ، روز کمال دین است ، روز پیمان برگرفته‌ شده [در عالم زر] و روز شاهد و مشهود است ، روز آشکاری پیمانها از دورویی و ناباوری است ، روز بیان حقائق ایمان است ، روز خواری شیطان است ، روز دلیل و برهان است ، این روز جدایی است که آن را دروغ می‌پنداشتید ، این روز ساکنان عالم قدس است که از آن رو گردانید ، این روز هدایت و روز آزمایش بندگان است ، روز راهنمایی طالبان [هدایت] است ، روز آشکارساختن چیزها [کینه‌ها]یی است که در سینه‌ها نهفته و روز هویدا شدن امور ناپیداست... در برخورد با یکدیگر [در این روز] دست یکدیگر را بفشارید و نعمت [بزرگ ولایت] را به هم تبریک بگویید و حاضر به غائب و شاهد به دورمانده [فضیلت این روز را] برساند و توانگر از تهیدست و توانا از ناتوان دستگیری کند ، که اینها را رسول خدا (ص) به من فرمان داده است. بحارالانوار جلد 97 صفحه 116 - 118


 محمدبن ابی نصر گوید :

ما در محضر امام رضا (ع) بودیم و مجلس مالامال از مردم بود . صحبت از روز غدیر به میان آمد و برخی از مردم آن را انکار ورزیدند. امام رضا (ع) فرمود : پدرم از پدرش برایم روایت نمود که : روز غدیر در آسمان پرآوازه ‌تر از آن در زمین است - تا آنجا که فرمود : ای فرزند ابی‌نصر، هر جا که باشی ، روز غدیر نزد [بارگاه] امیرالمؤمنین (ع) حضور یاب ، زیرا که خدای تعالی [ در آن روز ] گناه شصت سال مرد و زن مؤمن و مسلمان را می‌آمرزد و دو برابر آنچه را که در ماه رمضان و شب قدر و شب [عید] فطر [از عذاب دوزخ] رهایی بخشیده [از عذاب] می‌رهاند. هر دِرهم که در آن روز به برادران آگاهت [به مقام امیرالمؤمنین (ع)] ببخشی برابر با هزار درهم است. پس در این روز بر برادرانت نیکی و احسان کن و هر مرد و زن مؤمنی را [تا می‌توانی] شادمان ساز... به خدا سوگند که اگر مردم فضیلت این روز را به حقیقت آن می‌دانستند ، هر آینه فرشتگان هر روز ده مرتبه با ایشان مصافحه می‌کردند و اگر بیم آن نداشتم که سخن به درازا کشد ، از فضیلت این روز [سخن می‌گفتم] و از آنچه که خدای صاحب عزت و جلال به کسی که [حق] آن را بشناسد بخشیده است ، بدان گونه یاد می‌کردم که به شماره نیاید. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد صفحه 680 - 681


 عماره بن جُوین عبدی گوید :

روز هجدهم ذیحجه به خدمت امام صادق (ع) رسیدم... آن حضرت فرمود : در این روز دو رکعت نماز وارد است که در هر موقع روز می‌توان آن را به جا آورد ، و وقت فضیلت آن نزدیک ظهر است. و آن ساعتی است که امیرالمؤمنین (ع) در غدیرخم به مقام ولایت و امامت منصوب شد ، و این از آن روست که در آن وقت [مسلمانان] به منزل [غدیرخم] نزدیک شده بودند. پس کسی که در آن هنگام دورکعت نماز گزارد و سپس به سجده رود و خدای عزوجل را صد مرتبه شکر کند و بعد از سربرداشتن از سجده این دعا را بخواند «أللَّهُمَّ إنّیِ أسألُکَ بِأنَّ لَکَ الحَمدَ» - تا آخر دعا - سپس به سجده رود و صد مرتبه خدا را حمد کند و خدای عزوجل را صد مرتبه در حال سجده شکر گزارد ، ‌یقیناً او - کسی که چنین کند - همانند کسی است که در آن روز [روز غدیر] حضور داشته و بر آن [ پیمان ولایت ] با رسول خدا (ص) بیعت نموده باشد ؛ و هم درجه با راستگویان است - همانان که خدا و پیامبرش را در پذیرش ولایت مولایشان در آن روز تصدیق کرده باشند ؛ و همانند کسی است که در رکاب رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین و حسن و حسین (ع) شهید شده باشد و همانند کسی است که به زیر پرچم قائم (عج) و در خیمه او از شریفان و نقیبان باشد. مستدرک الوسائل جلد 6 صفحه 275-276


 در دعای بعد از نماز غدیر از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود :

[ شهادت می‌دهم ] شهادتی همراه با اخلاص به یگانگی تو، به این که تو خدای یگانه هستی که جز تو خدایی نیست ، و این که محمد (ص) بنده و پیامبر توست و علی (ع) امیر مؤمنان است ، و نیز آن که اقرار به ولایت او تمامی توحیدت و اخلاص به یگانگیت و کمال دینت و تمام نعمت و فضلت بر همه آفریدگان و مردمانت است. زیرا تو گفتی و سخنت حق است که : « امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم و اسلام را برای شما[به عنوان] دین پسندیدم - سوره مائده آیه 3». خدایا تو را سپاس که به واسطه او بر ما منت نهادی و [توفیق] اخلاص به وحدانیت خود را به ما بخشیدی و ما را به ولایت ولی هدایتگرت بعد از پیامبر بیم‌ دهنده ‌ات هدایت کردی و به سبب ولایت او اسلام را [به عنوان] ‌دین ما پسندیدی و نعمتت را بر ما تمام کردی ، آن ‌نعمتی که [به سبب آن] عهد و پیمانت را بر ما تازه ساختی. تهذیب الاحکام جلد 3 صفحه 145


 از امام باقر (ع) از کلام خدای صاحب عزت و جلال پرسیده شد که :

« و به یقین ابلیس گمان خود را درباره آنان محقق یافت که همگی از او پیروی کردند ، جز گروه اندکی از مؤمنان سوره سبا آیه 20.» فرمود : خداوند پیامبرش را فرمان داد که امیرالمؤمنین (ع) را به [پیشوایی] مردم منصوب دارد ، و آن کلام خدای صاحب عزت و جلال است که : « ای پیامبر آنچه به تو - درباره علی (ع) - فرو فرستاده شده است، [به مردم] برسان و اگر چنین نکنی، پیامبری او را انجام نداده‌ای سوره مائده آیه 67». در آن هنگام رسول خدا (ص) دست علی (ع) را در غدیرخم گرفت و فرمود : کسی که من مولای او هستم، علی مولای اوست. [در آن هنگام] شیاطین خاک بر سر خود ریختند. شیطان بزرگ - که لعنت خدا بر او باد - گفت : شما را چه می ‌شود ؟ گفتند : این مرد امروز گرهی بست که تا روز قیامت هیچ انسانی نمی‌تواند آن را بگشاید. شیطان به آنها گفت : هرگز! کسانی که پیرامون او هستند به من وعده‌ای داده‌اند که هیچ‌گاه از آن تخلف نمی‌ورزند. در آن هنگام خدای سبحان این آیه را فرو فرستاد : « و به یقین ابلیس گمان خود را درباره آنان محقق یافت که همگی از او پیروی کردند ، جز گروه اندکی از مؤمنان سوره سبا آیه 20 »، که مقصود [از مؤمنان] ‌شیعیان امیرالمؤمنین (ع) است. تأویل الآیات الظاهره جلد2 صفحه 474


 به امام صادق (ع) گفته شد :

آیا مؤمنان غیر از عید فطر و عید قربان و روز جمعه عید دیگری هم دارند ؟ فرمود : آری ، آنان عیدی دارند که بزرگتر از این است، و آن روزی است که امیرالمؤمنین (ع) [به امامت و ولایت] منصوب شد و رسول خدا (ص) ولایت او را بر گردن مردان و زنان در غدیرخم استوار کرد. گفته شد : آن چه روزی است ؟ فرمود : روزها متفاوت‌اند. سپس فرمود : آن ، روز هجدهم ذیحجه است ... و عمل در آن روز با عمل در هشتاد ماه برابری می‌کند و سزاوارتر است که در آن روز خدای عزوجل بسیار یاد شود و بر پیامبر (ص) درود بسیار فرستاده شود و مرد بر خانواده خود گشایش دهد. ثواب‌الاعمال صفحه 99


 سالم ابی محمد گوید :

به امام باقر (ع) گفتم : مرا از ولایت [ امیرالمؤمنین (ع) ] که جبرئیل از جانب پروردگار جهانیان در روز غدیر فرود آورده است آگاه ساز. [امام باقر (ع) این آیات را تلاوت] ‌فرمود : « روح الامین آن را فرود آورد، بر قلب تو، تا از بیم‌دهندگان باشی، به زبان عربی آشکار، و به تحقیق توصیف آن در کتابهای پیشینیان نیز آمده است سوره شعراء آیه 193 - 196.» [آن گاه] فرمود : آن ، ولایت امیرالمؤمنین (ع) است. بحارالانوار جلد 36 صفحه 95


 محمود بن اسید از فاطمه (س) پرسید :

آیا پیامبر (ص) قبل از رحلت خود به امامت علی (ع) تصریح کرده است ؟ فرمود : شگفتا ! آیا روز غدیرخم را فراموش کردی ؟ گفتم : [بلی] چنین بوده است ، اما مرا به آنچه شما را بدان دانا کرد ، آگاه ساز. فرمود : خدا را گواه می‌گیرم که شنیدم فرمود : علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار می‌دهم . او امام و جانشین پس از من است که [پس از وی] دو نوه من [امام حسن و امام حسین (ع)] و نه نفر از فرزندان حسین (ع) که امامانی نیک ‌سیرت‌اند [پیشوایی امت را عهده ‌دار] خواهند بود . اگر شما ایشان را پیروی کنید ، آنان را هدایتگرانی راه‌ یافته می‌یابید و اگر به مخالفت با آنان پردازید ، به طور حتم تا روز قیامت در میان شما اختلاف [جاری] خواهد بود . سپس فرمود : آگاه باشید که به خدا سوگند اگر حق را به شایستگانش وامی‌گذاشتند ، دو نفر درباره خدا اختلاف نمی‌کردند و [ائمة اطهار(ع)] یکی پس از دیگری وارث آن [مقام امامت] می‌شدند ، تا این که نهمین امام از فرزندان حسین (ع) قیام کند، اما آنان با گواهی خود کسانی را که خدا آنان را مؤخر داشته است [و سزاوار مقام پیشوایی نبوده‌اند] مقدم داشتند و با آرای خود کسانی را که خدا آنان را مقدم شمرده است به عقب راندند و سخن خدا را نشنیدند که گفت : «و پروردگارت هر چه را که بخواهد می‌آفریند و برمی‌گزیند و ایشان هیچ اختیاری [در تعیین امام و پیشوای خود] ندارند سوره قصص آیه 68 ( در سوره احزاب آیه 36 آمده است : (( و ما کان لمومن الخیرة من امرهم)).» الصراط المستقیم جلد 2 صفحه 123


 امام صادق (ع) فرمود :

مردم سخن رسول خدا (ص) را درباره علی بن ابیطالب (ع) در روز مشربه ( مشربه به محل نوشیدن و برگرفتن آب است ) امّ ابراهیم فراموش کردند ، همانگونه که سخن آن حضرت را درباره وی در غدیرخم به فراموشی سپردند. رسول خدا (ص) به همراه اصحاب در مشربه امّ ابراهیم بودند که علی (ع) وارد شد. اصحاب برای وی جایی نگشودند ، پیامبر (ص) با مشاهده این که برای او جایی نگشودند ، فرمود : ای گروه مردم ، من در میان شما زنده هستم و شما چنین به خانواده‌ام بی‌حرمتی می‌کنید ! آگاه باشید که به خدا قسم اگر من از شما پنهان گردم خداوند از شما پنهان نمی‌گردد. همانا راحتی و آسایش و مژده و بشارت از آن کسی است که پیشوایی علی (ع) را پذیرا باشد و به او مهر ورزد و تسلیم او و اوصیاء و جانشینان او از فرزندانش باشد. و بر من واجب است که اینان را وارد در شفاعت خود سازم ، زیرا که آنان پیروان من هستند و کسی که از من پیروی کند ، او از من است... امالی صدوق صفحه 98


 امام صادق (ع) فرمود :

روزه ، روز غدیر برابر با روزه تمامی عمر دنیاست ، و این به فرض آن است که انسانی در طول عمر دنیا زنده باشد و روزه گیرد [که با روزه روز غدیر] بهره ‌مند از ثواب آن خواهد شد. و روزه آن نزد خدای صاحب عزت و جلال در هر سال برابر با صد حج و صد عمره نیکو و مقبول است. آن [روز غدیر] عید بزرگ خداست و خدای عزوجل هرگز هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر آنکه این روز را عید گرفت و حرمت آن را پاس داشت. نام آن در آسمان روز عهد معهود و در زمین روز میثاق مأخوذ و جمع مشهود است... چون همدیگر را [در این روز] ‌ملاقات کنید بگویید : سپاس خدای را که ما را به این روز گرامی داشت و ما را از وفاداران به عهد و پیمانی که با ما بسته است قرار داد و نیز ما را از وفاداران به میثاقی که درباره ولایت والیان خود از ما گرفته است - همانان که آیین داد و عدل او را برپامی‌دارند - قرار داد و ما را از منکران و تکذیب‌کنندگان روز جزا قرار نداد. التهذیب جلد 3 صفحه 143 - 144


 امام باقر (ع) فرمود :

اسلام بر پنج [پایه] استوار شده است : نماز، زکات، روزه، حج، ولایت؛ و به چیزی همانند ولایت در روز غدیر ندا داده نشده است. الکافی جلد 2 صفحه 21


 امام جعفر صادق (ع) از پدرش [امام باقر(ع)] روایت می‌کند که فرمود :

شیطان دشمن خدا [در چهارزمان] چهار ناله سر داد: روزی که مورد لعنت [خدا] واقع شد و روزی که به زمین فرود آمد و روزی که پیامبر (ص) برانگیخته شد و روز غدیر. قرب الاسناد صفحه 10


 ابوسعید خُدری گوید :

چون این آیه [الیوم اکملت لکم دینکم - مقصود آیه 3 سوره مائده است] بر رسول خدا (ص) فرود آمد ، فرمود : الله‌اکبر بر کامل ‌کردن دین و تمام ‌ساختن نعمت و خشنودی پرورگار به پیامبری من و ولایت علی بن ابیطالب (ع) پس از من و فرمود : کسی که من مولای اویم علی مولای اوست. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن باش ، یاور او را یاری کن و کسی را که واگذاردش واگذار. تفسیرمجمع البیان جلد 2 صفحه 159


 امام باقر (ع) درباره کلام خدای تعالی « امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم سوره مائده آیه 3» فرمود : کامل شدن دین به ولایت علی بن ابیطالب (ع) تحقق یافت. تفسیر فرات الکوفی صفحه 119


 امیرالمؤمنین (ع) در پایان حدیثی طولانی فرمود :

و به ولایت من خداوند دین این امت را کامل و نعمت را بر آنان تمام کرده و اسلام ایشان را پسندیده است ، و آن به هنگام روز ولایت بود که به حضرت محمد (ص) فرمود : ای محمد ، آنان را آگاه گردان که امروز دینشان را کامل کردم و اسلام را بر ایشان برگزیدم و نعمتم را بر آنان تمام کردم. تمامی اینها از بخششهای الهی است بر من. پس او را سپاس باد. تفسیر نورالثقلین جلد 1 صفحه 590


 رسول خدا (ص) فرمود :

ولایت علی بن ابیطالب (ع) ولایت خداست ، دوست‌ داشتن او عبادت خداست ، پیروی او واجب [از جانب] خداست ، دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدایند ، پیکار با او پیکار با خداست و صلح با او صلح با خدای صاحب عزت و جلال است. امالی صدوق صفحه 36


 رسول خدا (ص) فرمود :

آیا شما را به چیزی راهنمایی نکنم که با راهیابی به آن هرگز به هلاکت و گمراهی نیفتید ؟ گفتند : آری ای رسول خدا. فرمود : همانا امام و ولی شما علی بن ابیطالب (ع) است پس به یاری و پشتیبانی او بپردازید و خیرخواه او گردید و وی را تصدیق کنید ، که جبرئیل مرا بدان فرمان داده است. امالی صدوق صفحه 386


 امام باقر (ع) درباره کلام خدای تعالی که می‌ فرماید :

« هیچ‌گونه اختیاری [ دربارة امر امامت ( تفسیر نورالثقلین جلد 1 صفحه 338 ) ] برای تو نیست سوره آل عمران آیه 128 » فرمود : چون خداوند پیامبرش را فرمان داد تا ولایت علی (ع) را اعلان کند درباره دشمنی قومش با خود اندیشه کرد - تا آنجا که فرمود : - این اندیشه [دل] او را به تنگ آورد. خداوند خبر داد که در این باره او اختیاری ندارد و امر آن [نازل] از جانب خداوند است که علی (ع) را جانشین و ولی امر بعد از خود بگرداند - تا پایان حدیث. اثبات الهداة جلد 2صفحه 135


 یعلی بن مره گوید :

از پیامبر (ص) شنیدم که به علی بن ابیطالب (ع) فرمود : ای علی ، تو ولی [و سرپرست] مردم بعد از من هستی . کسی که تو را پیروی کند براستی که مرا پیروی کرده است و کسی که تو را نافرمانی کند براستی که مرا نافرمانی و معصیت کرده است. اثبات الهداة جلد 2 صفحه 147


 ابن عباس گوید :

علی (ع) نزد پیامبر (ص) آمد و گفت : سلام بر تو ای رسول خدا. فرمود : و بر تو سلام ای امیرالمؤمنین و رحمت و برکات [الهی] بر تو باد - تا آنجا که فرمود : - جبرئیل گفت : خداوند در جنگ بدر به من وحی کرد که بر محمد (ص) فرود آیم و او را فرمان دهم که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) را امر به جَوَلان میان دو سپاه کند ، تا بدانجا که خداوند او را در آسمان امیرالمؤمنین نامید . پس تو ای علی ، امیر آسمان و امیر زمینی ، امیر گذشتگان و امیر بازماندگانی ، پیش از تو امیری نیست و پس از تو نیز امیری نخواهد بود ؛ و کسی که خدا او را بدین اسم ننامیده است ، جایز نیست که او را بدان اسم بنامند . اثبات الهداة جلد 2 صفحه 160


 ابن عباس گوید :

به رسول خدا (ص) خبر رسید که گروهی از مردم قریش از نامگذاری علی (ع) به امیرالمؤمنین ناخشنودند . پس آن حضرت بر فراز منبر رفت وفرمود : ای گروه مردم ! همانا خدای صاحب عزت و جلال مرا به پیامبری شما برانگیخت و فرمانم داد که علی (ع) را امیر شما بگردانم . آگاه باشید کسی که من پیامبر او هستم علی امیر اوست و این امیری و زعامت را خدای عزوجل فرمان داده و مرا امر کرده است که شما را به آن آگاه سازم تا [سخن] او را گوش فرا دارید و چون به شما دستوری داد از او فرمانبری کنید و چون از چیزی شما را بازداشت از آن باز ایستید . هوشیار باشید ! مبادا کسی از شما در حیات و پس از وفات من در زعامت بر او تقدم جوید ، زیرا که خدای تبارک و تعالی او را امیر شما گردانیده و امیرالمؤمنین نامش نهاده و کسی را پیش از او بدین اسم ننامیده است . من آنچه را که درباره علی (ع) مأمور به ابلاغ آن بودم به شما رساندم . کسی که درباره او مرا پیروی کند ، به تحقیق که خدا را پیروی کرده است ، و کسی که درباره او مرا نافرمانی کند ، نافرمانی خدای صاحب عزت و جلال را مرتکب شده است و عذری نزد خدای عزیز و شکوهمند ندارد و راه او به همانجا پایان می‌پذیرد که خدای عزوجل در کتاب خود فرموده است : « کسی که خدا و پیامبرش را نافرمانی کند و از حدود او سرکشی نماید، وی را وارد آتشی می‌سازد که جاودانه در آن خواهد بود سوره نساء آیه 14.« امالی صدوق صفحه 332 – 333


 مفضل بن عمر گوید :

امام صادق (ع) فرمود : خداوند برای مؤمن ضمانتی کرده است . گفتم : آن کدام است ؟ فرمود : ضمانت کرده است که اگر اقرار کند به پروردگاری خداوند و پیامبری محمد (ص) و امامت علی (ع) ، و نیز آنچه بر او واجب ساخته است ادا کند ، او را در جوار خود جای دهد. [مفضل] گوید : گفتم : به خدا سوگند این بزرگداشتی است که هیچ یک از بزرگداشتهای آدمیان به آن همانند نیست . سپس امام صادق (ع) فرمود : اندکی در عمل [توأم با ولایت] بکوشید تا از نعمت فراوان بهره‌ مند شوید . امالی شیخ طوسی صفحه 158


 حضرت پیغمبر (ص) در ضمن حدیثی فرمودند :

جبرئیل نزد من آمد و گفت : ای محمد (ص) پروردگارت می‌گوید : همانا علی بن ابیطالب (ع) وصی و جانشین تو بر خانواده و امت توست. او دورکننده [دشمنان اهل بیت (ع)] از حوض توست و او پرچمدار توست که تو را به سوی بهشت مقدم می‌دارد .امالی شیخ طوسی صفحه 190


 رسول خدا (ص) فرمود :

خداوند از من پیمانی برگرفت. گفتم : پروردگارا آن را برایم روشن کن ؟ گفت : گوش فرادار. گفتم : گوش فرا داشتم. گفت : ای محمد (ص) ، علی (ع) بعد از تو پرچمدار هدایت و امام دوستان من و نورافشان کسانی است که پیروی من کنند ؛ او همان کلمه‌ای است که خداوند [ولایت] او را بر پارسایان واجب ساخته است. کسی که او را دوست بدارد براستی که مرا دوست داشته است و کسی که به او دشمنی ورزد براستی که با من دشمنی ورزیده است ؛ پس او را به این [ویژگی] ها بشارت بده. امالی شیخ طوسی صفحه 245


 رسول خدا (ص) به فاطمه (س) فرمود :

من تو را به همسری کسی درآوردم که دانشش از همه افزون است و پیش از دیگران اسلام آورده است. خداوند به زمین توجهی کرد و از مردم آن ، پدرت را برگزید و او را پیامبر قرار داد و در مرتبة دوم به آن توجهی کرد و از مردمِ آن ، شوهرت را برگزید و او را جانشین [پیامبر] قرار داد - تا آنجا که فرمود: - و او نخستین کسی است که به من ایمان آورده است و آخرین کسی است که به پیمان با من پابرجاست، و او وصی من است و وارث اوصیاء [پیامبران]. اثبات الهداة جلد 2 صفحه 123


 علی (ع) در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود :

تو وصی بعد از من در ادای وعده‌هایم هستی ، تو پیشوای امتم و برپادارنده داد ( عدالت ) در میان رعیتم هستی. اثبات الهداة جلد 2 صفحه 148


 رسول خدا (ص) فرمود :

[در معراج] مرا در آسمان سیر دادند و از این آسمان به آسمان بردند ، تا اینکه به سدرة ‌المنتهی رسیدم . چون در آنجا در برابر پروردگار عزیز و شکوهمندم قرار گرفتم ، به من گفت : ای محمد! گفتم : لبیک و سعدیک ای پروردگارم. گفت : تو خلقم را آزمودی کدامیک را بیش از همه مطیع خود یافتی ؟ گفتم: پروردگارا علی (ع) را. گفت : راست گفتی ای محمد ، آیا جانشینی برای خود برگفته‌ای که [دین و امانات] تو را ادا کند و به بندگانم آنچه را که از کتابم نمی‌دانند به آنها بیاموزد ؟ گفتم : تو برایم برگزین که گزینش تو برایم بهتر است. گفت : من علی (ع) را برایت برگزیدم ، او را جانشین و وصی خود برگزین ، زیرا که من دانش و بردباری خود را به او بخشیدم و او به حقیقت امیرمؤمنان است ، و این مقامی است که هیچ کس از گذشتگان و آیندگان به آن دست نمی‌یابد. ای محمد ! علی پرچمدار هدایت است ، پیشوای هر کسی است که از من پیروی کند ، او نورافشان دوستان من است و کلمه‌ای است که بر پرهیزگاران [ولایت] او را واجب ساختم . کسی که او را دوست بدارد براستی مرا دوست داشته و کسی که به او دشمنی ورزد براستی به من دشمنی ورزیده است . او را - ای محمد - به این [ویژگیها] بشارت بده ... اگر علی نبود ، نه حزب من شناخته می‌شد و نه دوستانم و نه دوستان پیامبرانم. امالی شیخ طوسی صفحه 343 - 344


 علی (ع) فرمود :

چون [این آیه] فرود آمد « و بترسان خویشاوندان نزدیکت سوره شعراء آیه 214» و عشیره مخلص خود را ، رسول خدا (ص) پسران عبدالمطلب را که در آن هنگام چهل مرد بودند - با تقریب یک مرد بیشتر یا کمتر - فرا خواند و فرمود : کدام یک از شما [می‌خواهد تا] برادر و وصی و وارث و وزیر و جانشینم در میان شما بعد از من باشد ؟ و این را بر یکایک آن مردان عرضه کرد و همگی آنان [از این دعوت پیامبر (ص)] سرباز زدند ، تا اینکه نوبت من فرا رسید و گفتم : من ای رسول خدا. پس فرمود : ای پسران عبدالمطلب ! این برادر و وارث و وصی و وزیر و جانشین من در میان شماست. سپس آن جمع برخاستند و به همدیگر می‌خندیدند و به ابوطالب (ع) می‌گفتند : [ببین که چگونه] تو را امر کرده است که گوش به فرمان و پیرو این نوجوان باشی ! علل‌الشرایع صفحه 170


 رسول خدا (ص) فرمود :

ای علی ، تو برادر من و من برادر تو هستم . من برگزیده برای پیامبری و تو برگزیده برای امامت هستی . من صاحب تنزیل و تو صاحب تأویل [قرآن] هستی . من و تو دو پدر این امتیم . ای علی ، تو وصی و جانشین و وزیر و وارث و پدر فرزندانم هستی . شیعه تو شیعه من ، یاران تو یاران من ، دوستان تو دوستان من و دشمنان تو دشمنان من هستند . ای علی ، تو فردا [قیامت] برکنار حوض[کوثر] و در مقام محمود [مقام شفاعت] همراه من خواهی بود. تو پرچمدار من در آخرت هستی، همان گونه که پرچمدار من در دنیایی . براستی که دوستدار تو نیکبخت است و کسی که با تو دشمنی ورزد بدبخت. همانا فرشتگان، به خداوند - که یادش مقدس است - به محبت و ولایت تو تقرب می‌جویند. به خدا قسم دوستداران تو در آسمان بیش از دوستدارانت در زمین هستند. ای علی ، تو امین امتم و حجت خدا پس از من بر آنان هستی . سخنت سخن من، فرمانت فرمان من، پیروی از تو پیروی از من، نهی تو نهی من ، نافرمانی تو نافرمانی من ، حزب تو حزب من و حزب من حزب خداست ؛ و کسی که به خدا و پیامبرش و ایمان‌آورندگان مهر ورزد ، [بداند که] حزب خدا پیروزمندانند. امالی صدوق صفحه 272


 امام باقر (ع) فرمود :

رسول خدا (ص) پیوسته احادیثی برای مردم در فضیلت وصیش [امیرالمؤمنین(ع)] بیان می‌فرمود ، تا اینکه این سوره [یعنی سوره انشراح] نازل شد و بر آنان آشکارا [بر ولایت امیرالمؤمنین (ع)] احتجاج کرد، و این به هنگامی بود که رسول خدا (ص) از مرگ خویش آگاهی یافت. [خدای تعالی] فرمود : «فاذا فرغت فانصب». می‌گوید: [ای پیامبر] چون [وظایف] پیامبری را به پایان بردی، پس از خویش علی (ع) را [به جانشینی خود] منصوب کن - و علی وصی توست - و آنان را آشکارا از برتری و فضیلت او آگاه ساز.پس رسول خدا در غدیر خم فرمود : کسی که من مولای اویم این علی مولای اوست. و فرمود: خدایا دوستدار او را دوست بدار و کسی را که با او دشمنی می‌ورزد دشمن بدار، یاور او را یار باش و کسی که او را واگذارد و از یاریش روی برتابد او را واگذار. و این را سه مرتبه فرمود. تفسیر فرات الکوفی صفحه 574


 رسول خدا (ص) فرمود :

این علی بن ابیطالب (ع) است ؛ گوشتش از گوشت من و خونش از خون من است. [منزلت] او به من همانند منزلت هارون به موسی است، جز آن که پس از من پیامبری نیست. و فرمود: ای ام سلمه، گواه باش و گوش فرادار! این علی است ، این امیرالمؤمنین و سرور مسلمانان است ، او جایگاه دانش من و در [علم] من است که از آن بر من وارد می‌شوند . او برادرم در دنیا و صاحب سرّ من در آخرت است که در درجات والای بهشت با من خواهد بود. کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین (ع) صفحه 280

زان جلد 6 صفحه 55


عمار بن حریز گوید :

روز هیجدهم ماه ذیحجه خدمت امام صادق (ع) رسیدم و آن حضرت را روزه یافتم ، امام به من فرمود : امروز ، روز بزرگی است ، خداوند به آن عظمت داده و آن روز دین مومنان را کامل ساخت و نعمت را بر آنان تمام نمود و عهد و پیمان قبلی را تجدید کرد. مصباح المتهجد
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۰:۲۳
دل آرام نیکبخت نصر آبادی

اشعاری زیبا در وصف عید غدیر

پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ق.ظ
عباس براتی‌پور

تا شد به روی دست نبی (ص) مرتضی (ع) بلند
شد رایت جلال خدا برملا بلند
بشنید چون که نغمه «یا ایهاالرسول»
گردید منبری همه از پشته‌ها بلند
مرآت پاک لم‌یزلی، آیت جلی
شد بر سریر دست حبیب خدا بلند
آیین پاک ختم رسل ناتمام بود
گر بر نمی‌شد آن مه برج ولا بلند
هنگامه شد به کوری چشمان دشمنان
شد بانگ مرحبا ز همه ما سوی بلند
خورشید دین، سپهر یقین، ختم مرسلین
شد زین سبب میان همه انبیا بلند
تا شد به عرش دست نبی ماه عارضش
شد این ندا ز بارگه کبریا بلند
تکمیل شد شریعت پاک محمدی
چونان که گشت دین خدا را لوا بلند
ای مظهر صفات خداوند لایزال
وی از تو آسمان ولایت به پا بلند
هرجا که بود پیکر هر ناتوان به خاک
هر جا که بود ناله هر بی‌نوا بلند
هر جا که بود طفل یتیمی سرشک‌بار
هرجا که بود شعله شور و نوا بلند
از بهر دستگیری آنان سپندوار
یک‌باره می‌شد ید مشکل‌گشا بلند
تا خانه‌زاد خود کُنَدَت کردگار پاک
بهرت نمود خانه خود را بنا بلند
آهنگ «تفلحوا» چو شنیدی ز کوی دوست
و آواز خوش چو شد ز حریم حرا بلند
یک‌باره دست بیعت خود را از روی شوق
کردی به سوی شمس رُسل، مصطفی بلند
مدحت‌گر تو ذات جلالت مأب حق
مدح تو کرده با سخن «هل اتی» بلند
پا بر حریم خانه چون بگذاری از شرف
فریاد شوق می‌شود از بوریا بلند
با ذوالفقار تو همه جا آشکار بود
دست بلند شیر خدا، «لافتی» بلند
ما ریزه‌خوار خوان ولای توایم و بس
از لطف توست این که بُوَد بخت ما بلند
خمّ غدیر بود و به قدرت خدا نمود
جاه و جلال آن دُر یکدانه را بلند
در پهن دشت ظلمت کفر و نفاق و کین
همواره بود آیت شمس الضّحی بلند
باب المراد اهل جهانی و می‌کنند
بر آستان قدس تو دست دعا بلند
ای نفس قدرت ازلی، - یا علی - نمای
نخل شکوه نهضت «روح خدا» بلند
ما پیروان مکتب سرخ ولایتیم
گر می‌زنیم گام سوی کربلا بلند
عرش خدا زغصه بلرزاند، آن زمان
تیغی که گشت بر سر آن مقتدا بلند
تا مست جام توست «براتی» به روزگار
سر می‌کند به عشق تو روز جزا بلند

پروانه نجاتی

دشت تا خیمه زد آهنگ خروشیدن را
چاه هم تجربه کرد آتش جوشیدن را

دست خورشید در آفاق رسالت چرخید
چنگ زد گیسوی تردید پریشیدن را

و بیابان چه تبی داشت از انبوه سکوت
تا مبارک کند این آینه پوشیدن را

عشق ابلاغ شد و حلقه مستان گُل کرد
تازه کرد آن خُم نو، چشمه نوشیدن را

پر شد آغوش غدیر از دم «بخٍّ بخٍّ»
تا بکوبد هیجانات نیوشیدن را

عطر «من کنتُ...» و غوغای «علی مولاه»
قافله قافله راند این همه کوشیدن را


مهدی رحیمی

دستی به هوا رفت و دو پیمانه به هم خورد
در لحظه «می» نظم دو تا شانه به هم خورد

دستور رسید از ته مجلس به تسلسل
پیمانه «می» تا سر میخانه به هم خورد

دستی به هوا رفت و به تایید همان دست
دست همه قوم صمیمانه به هم خورد

«لبیک علی »قطره باران به زمین ریخت
«لبیک علی» نور و تن دانه به هم خورد

یک روز گذشت و شب مستی به سر آمد
یعنی سر سنگ و سر دیوانه به هم خورد

پس باده پرید از سر مستان و پس از آن
بادی نوزید و در یک خانه به هم خورد


نادر بختیاری

السلام ای غدیر! مَهبَط عشق!
مقصد دولت مسلّط عشق!

السلام ای غدیر! مقصد یار!
وی گل‌افشان ز موج‌موج بهار!

چه بهاری توراست؟ کز خُم تو
مست عشقیم در تلاطم تو؟

تشنگان ولایتیم همه
عطش بی‌نهایتیم همه

لب خشکم ارگ ترَک خورده‌ست
غیرتم بارها محک خورده‌ست

قصه اهل کوفه بودن چیست؟
مست آب و علوفه بودن چیست؟

لب، اگر تر کند علی (ع)، تیغیم
حنجرِ عارفانه تبلیغیم

از ولایت هر آن که دم نزند
نفس از بام صبحدم نزند

عشق را وقت استماع رسید
وحی در «حجة‌الوداع» رسید

ما علی (ع) را گرفته‌ایم هنوز
تا نبی (ص) را چو خویش، گُم نکنیم
از سبو می‌ زدیم تا دیگر
جام را در شراب خُم نکنیم

ورنه «مروان»، «معاویه»، «هارون»
همگی از نبی (ص) سخن گویند
من، ولی، دستِ آن کسان بوسم
کز نبی (ص) زینبی (س) سخن گویند

غیر آل علی (ع) که می‌داند؟
دین احمد، به تیغ، پابرجاست
حقِّ بدعت‌گذار، شمشیر است
جایِ احساس و عشق، دیگر جاست

«ابن ملجم» نکشت، مولا را
مرگ، طاقت نداشت پیش علی (ع)
همه گفتند: امام را کشتند
لیک زنده است تا همیشه علی (ع)

لفط بر لفظ، من نمی‌بافم
هر طرف بنگرم، علی (ع) بینم
نه در آن کوچه یا در این خانه
هرکجا بگذرم، علی (ع) بینم

اوست نوری زلامکان و زمان
که جهان در شعاع‌هاش، گُم است
گر به دنبال دیدن اویی
عکسش افتاده در «غدیر خُ«» است

شیعه، سنی‌ترین مذهب‌هاست
زان که سنت، ملاک هر شیعه‌ست
زین سبب هرکه اهل سنت شد
دم ز حیدر زند، اگر شیعه‌ست

سنی و شیعه را اگر فرقی‌ست
اندک است آن چنان که دشنه و تیغ
هر دو در قلب خصم، خواهد شد
تا که خورشید، سرزند زستیغ

آفتاب، آفتابِ اسلام است
بر سرِ ی، سرِ حسین (ع) ببین
دین، به تیغ دو تیغه، مدیون است
«خیبر» و «خندق» و «حنین» بین

ذوالفقارِ ستیز! مولا
کوفیانه را به قعرِ گور فرست
جوشِ رجّاله‌هاست از شش سو
سیصد و سیزده غیور فرست

همرهانم! برادران! دیری‌ست
دشمنان، در کمین ما هستند
نه به دنبال، شوکت مایند
در پی مسخ دین ما هستند

بین‌ ما، تا شکاف اندازند
فرقه‌ها ساختند، بیهوده
اشتراکات را نهان کردند
چون چراغی که می‌زند دوده

روشنایی بجو، که تاریکی
تیه گمراهی است باور کن
مصطفی، آن که ماه کامل ماست
هم ستاره علی‌ست، آری چون،

علی (ع) آیینه خداوند است
عشق از او، انعکاس می‌یابد
نور، بر گِرِد قامتش پیچد
ماهِ من، ناشناس می‌تابد

یاد کن خلوتِ فقیران را
در شبِ سرِ یثرب و کوفه
گریه‌ها، گریه‌های مولاوار
رازها، رازهای مکشوفه

پرده برداشت حیدر از اسرار
هرچه بود و نبود، با من گفت
غصه‌ها را و زخم‌ها را سرخ
دردها را کبود، با من گفت

بعد از آن صحبت غریبانه
اسمان را بنفش، می‌بنیم
آخرین مرد، خواهد آمد و من
آسب و تیغ و درفش، می‌بینم

آخرین مرد، آخرین امید
آخرین حامی ولایت حق
آخرین گردبادِ نورانی
انتشار عدالت مطلق


رضا اسماعیلی

ای علی، ای ارتفاعت تا خدا
بی نهایت، بیکران، بی‌انتها

ای علی، ای همسر بانوی اب
جلوه حق، اسم اعظم، نور ناب

ای علی ای خوب، ای تنهاترین
ای ملایک با نگاهت همنشین

ای علی، ای آفتاب حق سرشت
ای قسیم روشنی‌های بهشت

ای فراتر از تصور، ازخیال
بحر عرفان، آفتاب بی‌زوال

ای تو خورشید نهان در زیر ابر
کوه علم و کوه حلم و کوه صبر

چون تو مردی نیست در این روزگار
هیچ تیغی نیز، همچون ذوالفقار

جان ما را کن ز عشقت منجلی
ای فدایت جان عالم، یا علی

کاش می‌کردیم بیعت تا بهار
می‌شکفتیم از کرامات علی

در بهارستان او گل می‌شدیم
زائر آواز بلبل می‌شدیم

از غدیر خم، سبویی می‌زدیم
در صراط عشق، هویی می‌زدیم

زائر کوی تولا می‌شدیم
جرعه نوش عشق مولا می‌شدیم

با نزول سوره سبز غدیر
باز می‌کردیم، بیعت با امیر

با علی، آیینه‌دار سرنوشت
وارث بوی خدا، بوی بهشت

شد غدیر خم، هلا، ای عاشقان!
می‌وزد عطر علی از آسمان

چیست تفسیر غدیر خم؟ علی
عشق را، مولا، عدالت را، ولی

چیست تفسیر غدیر خم؟ ولا
رستخیز عشق، بیعت با خدا

چیست تفسیر غدیر خم؟ حریم
رو به روی ما، صراط مستقیم

چیست تفسیر غدیر خم؟ امید
مژده رحمت به امت، بوی عید

چیست آیا این غدیر خم؟ سحر
صبح صادق، نور لبخند ظفر

چیست آیا...؟‌ساقی و ساغر، شراب
اتشی در جان هستی، عشق ناب

چیست آیا... ؟ خنده فتح المبین
روز اکمال رسالت، عید دین

چیست آیا...؟ سیب سرخی ناگهان
سهم ما از عشق، آری عاشقان

در غدیر خم خدا شد منجلی
در دل خورشیدی مولا علی

چیره شد فرمانروای آفتاب
گشت سهم آفرینش، نور ناب

عشق بارید و زمین آیینه شد
مهربانی وارد هر سینه شد

خاک را بوی نجیب گل گرفت
عالم هستی، تب بلبل گرفت

آسمان شد با زمین همسایه باز
شد زمین مهمانسرای اهل راز

چشم‌ها با نور همبستر شدند
قلب‌ها با هم صمیمی‌تر شدند

قبله توحید، آن جان جهان
روح ایمان ، خاتم پیغمبران

در غدیرستان خم، اعجاز کرد
راز معصوم خدا را باز کرد

گفت پیغمبر: ‌علی نور خداست
بعد من، او پیشوا و مقتداست

ای شمایان! امت سبز زمین
در میان خلق عالم، بهترین

حرف حق این است و در آن شبهه نیست
هم علی حق است و هم حق با علی‌ست

عشق را در قلب خود دعوت کنید
با علی،‌نور خدا، بیعت کنید

این حقیقت از کسی مستور نیست
جانشین نور، غیر از نور نیست

در غدیر خم ولایت شد قبول
برد بالا دست مولا را رسول

رفت بالا دست خورشید غدیر
شد امام و متدای ما، امیر

عشق، بیعت کرد با نور خدا
شد عدالت، سرور و مولای ما

نور احمد، برگرفت از رخ نقاب
«آفتاب آمد، دلیل آفتاب»

زین بشارت، آسمان خندید مست
نور بارید و طلسم شب شکست

شد جهان، آیینه باران علی
عالم هستی، چراغان علی

جون علی،‌ آیینه عدل است و داد
دست در دست علی باید نهاد

چون علی، نور خدای سرمد است
بیعت ما با علی، با احمدست

شد ز عشق حق، وجودش صیقلی
هر که بیعت کرد، با نور علی

باز دل در کوی مستی گم شده
عالم هستی، غدیر خم شده

باز هم مستیم، از جام غدیر
باده می‌نوشیم با نام امیر

باز فصل شور و شیدایی شده
در زمین از عشق، غوغایی شده

آمده عید ولایت، عاشقان
روز اکمال رسالت، عاشقان

در غدیر خم، بیا کامل شویم
«یاعلی» گوییم و صاحبدل شویم

«یاعلی» گوییم تا بالا شویم
قطره‌ها، ای قطره‌ها دریا شویم

با علی،‌ نور خدا، بیعت کنیم
عشق را در قلب خود، دعوت کنیم

با علی، هم عهد و هم پیمان شویم
هم زبان و هم دل قرآن شویم

با علی، قرآن ناطق، بوتراب
سوره عصمت، امام آفتاب

چون که احمد گفت: ‌او نور جلی‌ست
بعد من، ای عاشقان! مولا، علی‌ست


محمدعلی مجاهدی

چون وجود مقدس ازلی
شاهد دلربای لم یزلی

وقت پیمان گرفتن از ذرات
با صدایی رسا و بانگ جلی

«اولست بربکم» فرمود
پاسخ آمد از هر طرف که: بلی

تا بسنجد عیارشان، افرودخت
آتشی در کمال مشتعلی

داد فرمان، روند در آتش
تا جدا گردد اصلی از بدلی

فرقه‌یی ز امر حق تمرد کرد
گشت مطرود حق ز پر حیلی

با شقاوت قرین و مد شد
شد پریشان ز فرط منفعلی

فرقه دیگری در آتش رفت
ز امر یزدان قادر ازلی

نادر شد بهرشان چو خلد برین
که بود این سزای خوش عملی

با سعادت قرین شد و همدم
گشت مقبول حق ز بی خللی

بهر این فرقه حق عیان فرمود
جلوات نبی و نور ولی

که منم نور احمد مختار
مهر من نیست غیر مهر علی

ناگهان شد عیان در آن وادی
نور مولا علی ز بی حللی

چون به خود آمدند، می‌گفتند
در حضور خدای لم یزلی

که: علی دست قادر ازلی‌ست
رشته ما سوا به دست علی‌ست


نصرالله مردانی

قسم به جان تو ای عشق ای تمامی هست
که هست هستی ما از خم غدیر تو مست

در آن خجسته غدیر تو دید دشمن و دوست
که آفتاب برد آفتاب بر سر دست

نشان از گوهر آدم نداشت هر که نبود
به خمسرای ولایت خراب و باده پرست

به باغ خانه تو کوثری بهشتی بود
که بر ولای تو دل بسته بود صبح الست

در آن میانه که مستی کمال هستی بود
به دور سرمدی‌ات هر که مست شد پیوست

بساط دوزخیان زمین ز خشم تو سوخت
چو در سپاه ستم برق ذوالفقار تو جست

هنوز اشک تو بر گونه زمان جاری‌ست
ز بس که آه یتیمان، دل کریم تو خست

ز حجم غربت تو می‌گریست در خود چاه
از آن به چشمه چشمش همیشه آبی هست

هنوز کوفه کند مویه از غریبی تو
زمانه از غم تنهایی‌ات به گریه نشست

دمی که خون تو محراب مهر رنگین کرد
دل تمامی آیینه‌ها ز غصه شکست


مرتضی امیری اسفندقه

صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟
کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟

صدای کیست که این گونه روشن و گیراست؟
که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟

چه گفته است مگر جبرییل با احمد؟
صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید

خبر به روشنی روز در فضا پیچید
خبر دهید:‌کسی دستگیر می‌آید

کسی بزرگ‌تر از آسمان و هر چه در اوست
به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید

علی به جای محمد به انتخاب خدا
خبر دهید: بشیری به نذیر می‌آید

کسی که به سختی سوهان، به سختی صخره
کسی که به نرمی موج حریر می‌آید

کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست
کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید

خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت
خر دهید به یاران: غدیر می‌آید

به سالکان طریق شرافت و شمشیر
خبر دهید که از راه، پیر می‌آید

خبر دهید به یاران:‌دوباره از بیشه
صدای زنده یک شرزه شیر می‌آید

خم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی
به آبیاری خاک کویر می‌آید

کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد
کسی دوباره سراغ فقیر می‌اید

کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های سبک
کسی که مرگ به چشمش حقیر می‌آید

غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب
کسی سراغ من گوشه گیر می‌آید

کسی به کلبه شاعر، به کلبه درویش
به دیده بوسی عید غدیر می‌آید

شبیه چشمه کسی جاری و تبپنده، کسی
شبیه آینه روشن ضمیر می‌آید

علی (ع) همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر می‌آید

به سربلندی او هر که معترف نشود
به هر کجا که رود سر به زیر می‌آید

شبیه آیه قرآن نمی‌توان آورد
کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟

مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟
به این محله خبرها چه دیر می‌آید!

بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است
به عرصه گاه قیامت اسیر می‌آید

بیا که منکر مولا اگر چه پخته، ولی
هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید

علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر می‌آید...


ابوالقاسم حسینجانی

آسمان، سرپناه مولا بود
و زمین، کارگاه مولا بود

عاشقی، پابه‌پای او می‌رفت
چشم نرگس، نگاه مولا بود

هرچه می‌کرد، دلبری می‌کرد
مهربانی، سپاه مولا بود

عدل و آزادگی، که گم می‌شد
چشم مردم، به راه مولا بود

روز، هر چیز داشت؛ از او داشت
و شبان، شاهراه مولا بود

روز و شب را، به کار، وا می‌داشت:
این، سپید و سیاه مولا بود!
آب، از الغدیر، برمی‌داشت
مَشربی، که گواه مولا بود

کوفه، هرچند هم، که بد می‌کرد
باز هم، در پناه مولا بود!

پدر خاک بود و، خاکی بود
بی‌گناهی، گناهِ مولا بود!


محمود اکرامی

به آتش می‌کشم آخر زبان سربه‌زیرم را
به توفان می‌سپارم اسمان‌های اسیرم را

منم من، گردبادی خسته‌ام، زندانی خویشم
بگیرید آی مردم دست‌‌های ناگزیرم را

تمام عمر باقی مانده‌اش را گریه خواهد کرد
اگر توفان بخواند خنده‌های دور و دیرم را

درختان گردبادی رو به خورشیدند، از آن دم
که خواندم در مسیر باد، اندوه غدیرم را

شبی اندوه تابان علی (ع) از چاه بیرون شد
شبی سیراب دیدم جان سر تا پا کویرم را
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۰:۱۸
دل آرام نیکبخت نصر آبادی

گالری تصاویر عید غدیر

پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۲ ق.ظ

اینفوگرافی شماره 2

اینفوگرافی شماره 1

ولایت امیرالمومنین

سوره معارج آیه 102

حدیث

اکملت لکم دینکم

یا ایها الرسول

حدیث ثقلین

عید غدیر خم

عید غدیر خم 91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۰:۱۲
دل آرام نیکبخت نصر آبادی

دانستنی هایی درمورد عید غدیر خم

پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۸ ق.ظ

عکس, تصویر, مقاله درباره عید غدیر خم

اشاره


رخداد غدیر در ذى‏الحجه سال دهم هجرى، تنها یک حادثه تاریخى نیست؛
غدیر، تنها نام یک سرزمین نیست، یک تفکر است؛
نشانه‏اى است از تداوم خط نبوت؛
چشمه‏اى است که تا پایان هستى مى‏جوشد؛
غدیر، روز اکمال دین، اتمام نعمت و موجب خشنودى خداست؛
روز بزرگ، روز گشایش و روز تکامل است؛
غدیر، نه تاریخ است، نه جغرافیا و نه روایت، بلکه ولایت است؛
پیشوند غدیر، رسالت است و پسوند آن، ولایت و امامت.

معنای غدیر


غدیردرلغت به معنای آبگیر است؛ گودالی در بیابان که آب باران در آن گرد آید. در میان راه دو شهر بزرگ دنیای اسلام، مکه و مدینه، محلی است به نام «جُحفه» که در زمان رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، کاروانیان حج گذار در آنجا از هم جدا می‏شدند و به طرف دیار خود می‏رفتند. در این محل، غدیر خم جای دارد. علت نام گذاری این غدیر به خم، آن است که آبگیر آنجا به شکل خُمِ رنگرزان بوده و برخی قبایل صحرایی، گاه جامه‏های رنگ کرده خود را در این آبگیر می‏شسته‏اند.

خلاصه واقعه غدیر خم


در سال دهم هجرت، رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به حج رفت و احکام آن را به مردم آموزش داد. به هنگام بازگشت از مکه، در استراحتگاه جُحفه و در غدیر خم، به امر خدا مردمان را گرد آورد و در آن مجمع سترگ، امام علی علیه السلام را به جانشینی خود به آنان شناساند و فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست». البته جانشینی علی علیه السلام سال‏ها پیش در مکه و در جمع خاندان هاشم انجام گرفته بود، ولی در غدیر، به اطلاع عموم رسید.
پیام غدیر


داستان غدیر از عظمت و ضرورت ولایت و ریشه‏ای بدون این مسئله خبر می‏دهد. رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در آن هنگام و در زیر آن آفتاب سوزان. آن همه جمعیت را برای چه نگه می‏دارد و چه پیامی برای‏شان دارد.
این پیام اساسی‏ترین پیام دین او بود و به راستی رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بر عظمت و ضرورت آن واقف بود، که مردم را در آن گرمای سوزان نگه داشت و رسالت آسمانی خویش را به مسلمانان ابلاغ فرمود.

غدیر، خنثی کننده توطئه


آنچه می‏توانست همه نقشه‏های منافقان را یکجا خنثی، و اسلام را در چنان برهه حساسی حفظ کند، تعیین جانشین پیامبر و اعلان رسمی آن بود، چنان که حضرت زهرا(س) در این‏باره می‏فرمایند: «پیامبر در روز غدیر، عقد ولایت را برای علی علیه السلام محکم کرد». غدیر خم منافقان را فلج کرد و مانع اجرای نقشه‏ها و توطئه‏های شیطانی‏شان شد.

تاج ولایت


پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در غدیر خم عمامه خود را، که «سحاب» نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمؤمنین علیه السلام قرار دادندو انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویختند و فرمودند «عمامه تاج عرب است».


خلاصه مکتب وحی


«غدیر» عصاره و نتیجه خلقت و چکیده تمام ادیان الهی و خلاصه مکتب وحی است و صرفا واقعه‏ای تاریخی نیست. این نام مقدس، عنوان عقیده ما و اساس دین است. غدیر ثمره نبوت و میوه رسالت است غدیر تعیین کننده خط‏مشی مسلمانان تا آخرین روز دنیاست. غدیر ماجرایی سرنوشت‏ساز است که «خطبه غدیر» شاخص‏ترین و زنده‏ترین سند آن است.

غدیر؛ تداوم خط نبوت


واقعه غدیر خم که در آخرین سال زندگی رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله رخ داد و در آن علی علیه السلام به جانشینی آن حضرت صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برگزیده شد، حادثه‏ای تاریخی نیست که در کنار دیگر وقایع بدان نگریسته شود. غدیر تنها نام یک سرزمین نیست؛ یک تفکر است. غدیر، نشانه و رمزی است که از تداوم خط نبوت خبر می‏دهد. غدیر، نقطه تلاقی کاروان رسالت با طلایه‏داران امامت است. آری، غدیر خم یک سرزمین نیست؛ چشمه‏ای است که تا پایان هستی می‏جوشد؛ کوثری است که فنا برنمی‏دارد؛ و افقی است بی‏کرانه و خورشیدی است عالم‏تاب.

غدیر و سرنوشت اسلام


بدون شک واقعه غدیر خم، نقش سرنوشت سازی در تعیین مسیر آینده اسلام داشته است. در این واقعه، پیامبر اسلام صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله مهم‏ترین مأموریت دوران پیامبریِ خود را به انجام رساند؛ مأموریتی که انجام آن، به منزله رساندن پیام رسالت حضرت بود، و کوتاهی در مورد آن، به از بین رفتن زحمات چندین ساله ایشان می‏انجامید؛ چنان که خداوندمتعالی درآیه 67 سوره مائده می‏فرماید: «هان ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت به تو نازل شده است، تبلیغ کن و اگر چنان نکنی، پیام و رسالت او را انجام نداده‏ای وخداوند تو را از مردم حفظ می‏فرماید».


حدیث غدیر خم یقینی است


واقعه غدیر خم، یکی از مسلّم‏ترین مسائل تاریخ اسلام است و صدها دانشمند از آن یاد کرده‏اند؛ مانند ابوریحان بیرونی و خواجه نصیرالدین طوسی. فیلسوف معروف، فارابی نیز بر همین اساس، به تحلیل فلسفه «امامت» پرداخته است. ابن سینا نیز به موضوع نص (حدیث صریح غدیر)، در کتاب شفا اهمیت داده است، و آن را بهترین راه برای تعیین جانشین دانسته است. گذشته از علمای بزرگ شیعه که همه موثّق‏اند و حجت،ده‏ها و ده‏ها دانشمند و محدث و مورّخ و مفسر از اهل‏سنت نیز حدیث غدیر و واقعه آن را نقل کرده‏اند؛ مانند طبری و ابن اثیر و احمد حنبل.
اگر می‏شد…

اگر پس از درگذشت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به سفارش‏های روز غدیر و موارد مکرر دیگری که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، علی علیه السلام را پیشوا معرفی فرموده بود عمل کرده بودند، اسلام جهان گیر می‏شد و دین خدا بشریت را به راه می‏آورد و عدالت و دادگری، آفاق تا آفاق گیتی را می‏گرفت. از اینجاست که همه هوشمندان تاریخ بشر که به گونه‏ای ازاین واقعه آگاهی یافته‏اند، از انحرافی که پس از رحلت پیامبر پیش آمد، اظهار تأسف کرده‏اند؛ از این جمله است ولتر، فیلسوف مشهور فرانسوی. وی تأسف خویش را چنین اظهار کرده است: «آخرین اراده محمد انجام نشد؛ او علی را به جای خود منصوب کرده بود…».


عید غدیر در احادیث


عید خلافت و ولایت


زیاد بن محمد گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: آیا مسلمانان عیدی غیر از عید قربان و عید فطر و روز جمعه دارند؟ فرمود: «آری، روزی که رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، امیرمؤمنان علی علیه السلام را (به خلافت و ولایت) منصوب کرد».

برترین عید امت


رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «روز غدیر خم، برترین عیدهای امت من است، و آن روزی است که خداوند بزرگ دستورداد برادرم، علی بن ابی‏طالب را به عنوان پرچمدار (و فرمانده) امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم به دست او هدایت شوند، و آن روزی است که خداوند در آن روز دین را تکمیل، و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را دین آنان قرار داد».


عید آسمانی


حضرت امام رضا علیه السلام به نقل از جدّش امام صادق علیه السلام فرمود: «روز غدیر خم، درآسمان مشهورتر از زمین است».

عید پر برکت


امام صادق علیه السلام فرمود: «به خدا قسم اگر مردم فضیلت واقعی روز غدیر را می‏شناختند، فرشتگان روزی ده بار با آنان مصافحه می‏کردند. بخشش‏های خدا به کسی که آن روز را شناخته، قابل شمارش نیست».


روز سپاس و شادی


امام صادق علیه السلام فرمود: «عید غدیر، روز عبادت و نماز و سپاس و ستایش خداست، و روز سرور و شادی است؛ به دلیل ولایت ما خاندان که خدا بر شما منت گذاشت. من دوست دارم شما آن روز را روزه بگیرید».

روز نیکوکاری و بخشش


از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «یک درهم دادن به برادران با ایمان و معرفت در روز عید غدیر، برابر هزار درهم (در روزهای دیگر) است؛ بنابراین، در این روز به برادرانت انفاق کن و هر مرد و زن مؤمن را شاد گردان».


روز ناله نومیدی شیطان


امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش حضرت باقرالعلوم علیه السلام نقل کرد که فرمود: «شیطان چهار بار ناله نومیدی سر داد؛ روزی که مورد لعن خدا قرار گرفت، روزی که از آسمان به زمین هبوط کرد، روزی که پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به پیامبری مبعوث شد، و روز عید غدیر خم».


پیام تبریک


غدیر، سرچشمه همیشه‏جوشان ولایت است که از سینه تفتیده «خم» به جام محبت دوست‏داران پیامبر و خاندانش جارى است. غدیر، شایسته هر ثناست که وحى از او پیراست و محمد بدو آراست و اسلام از او برخاست. غدیر، تفسیر بدر و احد و شأن نزول صفین و نهروان است. بدر، عدالت مى‏خواست؛ احد، شجاعت آرزو مى‏کرد؛ خیبر تماشاى صداقت را تمنا داشت و غدیر، آمین آن همه ثنا و دعا بود. غدیر، روز انسان است. غدیر، تداوم رسالت محمد صلی الله علیه و آله در ولایت على علیه‏السلام است. غدیر، عید پیمان و میثاق و عهد است. غدیر، عید عدالت و رهبرى است. عید امامت و ولایت بر عاشقان مبارک باد.


کوثرى از مِىِ غدیر


پیامبر در سال دهم هجرت حج گزارد و به سوى مدینه بازگشت. در روز هجدهم ذى‏حجه که قافله‏هاى بسیارى پیش از پیامبر حرکت مى‏کردند و عده‏اى از پسِ حضرت مى‏آمدند، پیامبر به سرزمین غدیر خم رسید. او به فرمان الهى دستور داد سواران و پیادگان توقف کنند، آنان که رفته‏اند، بازآیند و آنان که نیامده‏اند، برسند. سپس بر انبوهى از جهاز شتران فراز رفت و خداى را سپاس گفت و از اینکه به زودى از میان آنان خواهد رفت، خبر داد. سپس از آنان خواست درباره چگونگى ابلاغ رسالت وى گواهى دهند. مردمان فریاد برآوردند: شهادت مى‏دهیم که تو پیام حق را ابلاغ کردى، نصیحت کردى و جهاد نمودى. خداوند تو را پاداش نیکو دهد.
آن‏گاه از جایگاه والاى خود در میان امت سخن گفت و از آنان بر اولویت خود گواه خواست و پس از شنیدن پاسخ‏هاى یک‏صدا و بلند، دست على علیه‏السلام را گرفت و با شکوهى شگرف و فریادى رسا فرمود: «من کنت مولا فعلى مولاه.» سه بار این جمله را تکرار و بر یاوران و پذیرندگان ولایت او دعا کرد.


ویژگى‏هاى على علیه‏السلام از دیدگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم


حضرت محمد صلی الله علیه و آله بارها با اشاره به موقعیت معنوى امام على علیه‏السلام ، بر فضیلت‏هاى آن حضرت و وصى بودن ایشان تأکید ورزیده است. آن حضرت در گفتارى به دخترش، فاطمه علیهاالسلام مى‏فرماید: «اى فاطمه! آیا خشنود نیستى من تو را به همسرى کسى درآوردم که اسلامش پیش‏تر از دیگران و دانشش بیشتر از همگان است؟ به راستى، خداى تعالى به اهل زمین توجه فرمود و از میان ایشان، پدرت را برگزید و او را پیامبر قرار داد. بعد دوباره به آنها توجه فرمود و از ایشان شوهرت را برگزید و او را وصى قرار داد.» سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «اى فاطمه! به راستى براى على فضیلت‏هایى است که هیچ‏کس آن را ندارد: تو که بانوى زنان بهشتى، همسر او هستى. دو نتیجه و زاده رحمت، حسن علیه‏السلام و حسین علیه‏السلام که فرزندزادگان من هستند، فرزندان او هستند. برادرش، جعفر بن ابى‏طالب کسى است که با دو بال در بهشت آراسته گردیده است و با فرشتگان هر کجا خواهد، پرواز مى‏کند. علم اولین و آخرین نزد اوست. او نخستین کسى است که به من ایمان آورد. او آخرین کسى است که هنگام مرگ با من دیدن مى‏کند. او وصى من و وارث همه اوصیاست».


غدیر در قرآن


آیه‏اى که پیش از اعلام رسمى ولایت امیر مؤمنان على علیه‏السلام نازل شد، از یک‏سو، بیان‏گر اهمیت فوق‏العاده غدیر و از سوى دیگر، نشان‏دهنده نگرانى‏هاى رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در این باره است: «اى پیامبر! آنچه را از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً [به مردم] برسان و اگر [این کار را[ نکنى، رسالت او را انجام نداده‏اى. خداوند تو را از [خطرهاى احتمالى [مردم نگه مى‏دارد و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمى‏کند.» قرآن کریم، آشکارا اعلام نشدن ولایت على علیه‏السلام را با ناتمام ماندن رسالت الهى برابر مى‏داند و در مقابل نگرانى‏هایى که رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت، وعده حفظ و حراست به ایشان داده مى‏شود.
آیه‏اى که پس از اعلام ولایت امام على علیه‏السلام در غدیر نازل شد، موجى از شادى را در دل‏هاى مؤمنان پدید آورد و آرامش و اطمینان خاطر به آنان بخشید: «امروز کافران از [زوال] دین شما ناامید شدند. بنابراین، از آنها نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل و نعمت‏ها را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان آیین [جاودان] شما پذیرفتم».


اوصاف غدیر در روایات


در فرهنگ شیعه و روایات اهل بیت علیهم‏السلام ، از عید غدیر با عظمت ویژه‏ای سخن به میان آمد و از آن با لقب‏ها و ویژگی‏های ممتازی نام برده شده است. برخی از آنان عبارتند از: روز خشنودی خدای رحمان، روز بسیار درود فرستادن بر محمد و آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، روز دست یافتن به رحمت پروردگار، روز عبادت کردن، روز پذیرفته شدن اعمال شیعیان، روز تزکیه، روز ریزش گناه، روز رها کردن گناهان بزرگ، روز وانهادن نافرمانی‏ها، روز راندن شیطان و ناخرسند گشتن آن، روز مستجاب شدن دعاها، روز داد و ستد با خدا، روز خواستن افزونی‏ها، روز گشایش، روز لبخند زدن به چهره مؤمنان، روز مژده دادن، روز مهر ورزیدن، روز تبریک گفتن، روز خشنودی و رضایت، روز آراستن، روز پوشیدن لباس‏های شایسته و افکندن جامه‏های سیاه،روز پیشی گرفتن، روزی که کلمات صریح درباره خاصان و افراد ویژه اعلان شد، روز پیمان و روز عیان شدن رازها.


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم


شیخ صدوق در کتاب امالى، روایتى از امام باقر علیه‏السلام و آن حضرت از پدران پاکش نقل مى‏کند که روزى رسول اکرم صلی الله علیه و آله رو به امیر مؤمنان على علیه‏السلام کرد و فرمود: «اى على! خداوند آیه شریفه یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ را درباره ولایت تو بر من نازل کرد، تا آن را تبلیغ کنم. به یقین، کسى که خدا را بدون ولایت تو ملاقات کند، عملش باطل است».


عید غدیر از نگاه امام علی علیه السلام


ویژگی‏های روز غدیر


امام رضا علیه السلام در روایتی می‏فرماید: «در روزگار امیرمؤمنان علی علیه السلام ، یک‏سال روز جمعه با عید غدیر هم‏زمان گشت. آن حضرت بر فراز منبر رفت و خدا را چنان ستود که همانند آن شنیده نشده بود؛ ستایشی که کسی غیر از او درک نمی‏کرد. سپس به یارانش فرمود: «ای مؤمنان! امروز خداوند متعال، دو عید گران‏سنگ و بزرگ را به هم پیوسته است؛ دو عیدی که پایداری و استواری هر کدام از اینها به دیگری است تا پدیده زیبای خویش را پیش شما کامل کند. شما را به راه رشد آگاه سازد و به روشنایی هدایت کند. راه میانه‏اش را برای پیمودن شما هموار کند و بخشش گوارایش را برایتان بگستراند. بی‏تردید، امروز موقعیت عظیمی دارد. در این روز، گشایش رخ داده، نردبان [تکامل] برافراشته شده و دلیل‏ها آشکار گشته است. امروز، روز ظاهر شدن و پرده‏برداری از مقام پیراستگی [عصمت و امامت] است. روز کمال یافتن آیین و نمایان ساختن پیمان‏ها از دورویی‏ها و انکارهای آگاهانه است».


وظایف مؤمنان در روز عید غدیر


امیرمؤمنان علی علیه السلام درباره وظایف مؤمنان در روز عید غدیر فرمود: «[در این روز] با گسترش دادن در هزینه و لوازم خانواده‏تان به سوی آنان بروید و به برادرانتان نیکی کنید. خدای را برای آنچه به شما بخشیده است، سپاس گویید. با هم باشید؛ که خداوند، جدایی و پراکندگی شما را سامان می‏بخشد. به یکدیگر نیکی کنید؛ که خداوند، الفت شما را پایدار می‏سازد. نعمت‏های خدا را به همدیگر هدیه دهید؛ که خداوند چندین برابر عیدهای پیشین و عیدهای آینده به شما پاداش می‏دهد؛ پاداشی که ویژه چنین روزی است. نیکی‏کردن در این روز، ثروت را ثمربخش می‏سازد و بر عمر می‏افزاید. هم‏دردی کردن و مهرورزی با یکدیگر در این روز، رحمت خداوندی را جلب می‏کند. آن اندازه که توان دارید از فضل خداوند برای برادران و خانواده‏تان با بذل آنچه موجود است، آماده و فراهم سازید. لبخند و شادمانی را میان خویش و در برخوردهایتان آشکار سازید و ستایش و سپاس خداوند را بر آنچه به شما بخشیده است، نمایان کنید».


حضرت فاطمه علیهاالسلام


از فاطمه زهرا علیهاالسلام پرسیدند که آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله پیش از رحلتش درباره امامت امیر مؤمنان على علیه‏السلام چیزى فرمود؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «عجبا! آیا روز غدیرخم را فراموش کرده‏اید؟»


امام حسن علیه‏السلام


امام حسن علیه‏السلام فرمود: امت مسلمان از پیامبر شنیدند که درباره پدرم فرمود: او براى من همچون هارون براى موسى علیه‏السلام است. همچنین دیدند که رسول خدا صلی الله علیه و آله او را در غدیرخم به عنوان امام نصب کرد.


امام حسین علیه‏السلام


امام حسین علیه‏السلام پیش از مرگ معاویه، خانه خدا را زیارت کرد. سپس بنى‏هاشم را گرد آورد و فرمود: آیا مى‏دانید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، على علیه‏السلام را در روز غدیرخم به جانشینى خود برگزید؟ همگى گفتند: بله.


امام زین العابدین علیه‏السلام


ابن اسحاق، تاریخ‏نگار معروف مى‏گوید: به على بن حسین علیه‏السلام گفتم: «من کنتُ مولاه فعلىٌ مولاه» یعنى چه؟ حضرت فرمود: پیامبر خدا به مردمان خبر داد که امام بعد از خودش، امیر مؤمنان على علیه‏السلام است.


امام محمدباقر علیه‏السلام


اَبان بن تَغلب مى‏گوید: از امام باقر علیه‏السلام درباره این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله «من کنتُ مولاه فعلىٌ مولاه» پرسیدم. آن حضرت در پاسخ پیامبر فرمود: به مردمان گفت که امیر مؤمنان على علیه‏السلام در میان مردم، جاى‏گزین من خواهد بود.

امام صادق علیه‏السلام


در دوران زندگى امام صادق علیه‏السلام بر اثر جوّ مناسبى که براى نشر معارف اهل بیت علیهم‏السلام پیش آمد، حدیث غدیر بیش از همه دوره‏ها مطرح شده است. آن حضرت درباره روز غدیر مى‏فرماید: «رسول خدا صلی الله علیه و آله در غدیر خم براى امیر مؤمنان على علیه‏السلام پیمان گرفت و مردم به ولایت او اقرار کردند. خوشا به حال آنان که بر ولایت او ثابت‏قدم ماندند و واى بر کسانى که آن پیمان را شکستند».

امام کاظم علیه‏السلام


در روزهایى که امام کاظم علیه‏السلام در زندان بود، روزى هارون، خلیفه عباسى ایشان را احضار کرد و درباره ولایت اهل بیت علیهم‏السلام بر مردم پرسید. حضرت فرمود: ما مى‏گوییم ولایت همه خلایق با ماست. دلیل ما، سخن پیامبر در غدیر خم است که فرمود: «من کنتُ مولاه فعلىٌ مولاه».


عید غدیر از نگاه امام رضا علیه السلام


هدیه به یاران


طوسی، از یاران امام رضا علیه السلام نقل می‏کند: «در روز غدیر، شرف‏یاب محضر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام شدم. گرد ایشان گروهی از یاران خاصشان حضور داشتند. حضرت با اینکه خوراک و پوشیدنی و هدایا و حتی انگشتری و کفش‏هایی برای خانواده‏های آنان فرستاده بود، ولی آنها را برای افطار نیز نگهداشت. امام احوال آنان و کسانی را که پیرامونشان بودند، سامان بخشید. ایشان در آن روز… پیوسته ارجمندی و پیشینه روز غدیر را یادآور می‏شدند. حضرت در بخشی از سخنان خود، خطبه امیرمؤمنان علی علیه السلام را در سالی که عید غدیر با روز جمعه هم‏زمان شده بود، بیان کرد».


فضیلت روز عید غدیر


ابی نصر بَزَنْطی از یاران امام رضا علیه السلام می‏گوید: «خدمت آن حضرت بودم، درحالی‏که مجلس پر از جمعیت بود و با یکدیگر درباره غدیر گفت‏وگو می‏کردند. برخی از مردم این واقعه را منکر شدند. امام فرمود: پدرم از پدرش روایت کرد که: «روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین.» سپس فرمود: «ای ابی نصر! هرجا که هستی، در این روز نزد [قبر[ امیرمؤمنان علی علیه السلام باش. به درستی که در این روز، خداوند گناه شصت سال از مؤمنان و مسلمانان زن و مرد را می‏آمرزد و از آتش دوزخ آزاد می‏کند، چند برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر آزاد کرده بود.» ایشان سپس ادامه داد: «اگر مردم ارزش این روز را می‏دانستند، هر آینه، فرشتگان در هر روز ده مرتبه با آنان مصافحه می‏کردند».


امام حسن عسکرى علیه‏السلام


حسن بن ظریف مى‏گوید: به امام عسکرى علیه‏السلام نامه نوشتم و پرسیدم معناى سخن پیامبر درباره امیر مؤمنان على علیه‏السلام چیست که فرمود: «من کنتُ مولاه فهذا علىٌ مولاه.» حضرت فرمود: مقصود حضرت آن بود که او را نشانه‏اى قرار دهد که هنگام اختلاف، حزب خداوند با آن شناخته شوند.


پاس‏داشت غدیر؛ سنت نبوى


جوامع بشرى نیازمند یادآورى و حضور همیشگى هویت‏هاى فرهنگى و اصالت‏هاى معنوى است. زنده نگه داشتن شعایر الهى، رسالتى است که مرزبانان عقیده و ایمان، از جمله رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر آن تأکید داشته‏اند. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «به من تبریک بگویید؛ زیرا خداوند مرا به پیامبرى و اهل‏بیتم را به امامت ممتاز ساخته است».
در روایت دیگرى پس از ذکر حدیث غدیر آمده است: «سپس رسول گرامى در خیمه مخصوص خویش نشست و به امیر مؤمنان على علیه‏السلام دستور داد در خیمه دیگرى بنشیند و به مردم امر فرمود به حضور على علیه‏السلام برسند و به او تبریک بگویند.» اینک و در عصر ما، شناختن مرزهاى بلند غدیر، بازگویى این شکوه و جشن و سرور این عید بزرگ، در راستاى آن پاس‏داشت است.


آداب غدیر


در تاریخ اسلام، غدیر و امامت همان اندازه اهمیت دارد که روز مبعث؛ زیرا غدیر، امامت را به وجود آورد و ادامه رسالت بود. حاج میرزا جواد ملکى تبریزى در این‏باره مى‏نویسد: «روز غدیر نسبت به مبعث، به منزله باطن از ظاهر و به منزله روح از انسان است؛ زیرا هر چه در مبعث از خیر و سعادت وجود دارد، مشروط به ولایت امیر مؤمنان و امامان است».
به دلیل اهمیت عید غدیر به عنوان بزرگ‏ترین و مهم‏ترین اعیاد اسلامى است که آداب بى‏شمارى براى آن بیان شده است. فراوانى آداب و اعمال این روز، با اعمال هیچ روزى قابل مقایسه نیست و در این آداب و اعمال، همه گروه‏ها مورد خطاب قرار گرفته‏اند. از جمله آداب عبادى این روز به نماز شب و روز غدیر، نماز مسجد غدیر، روزه، یاد خدا و پیامبر، زیارت امیر مؤمنان على علیه‏السلام و غسل مى‏توان اشاره کرد.
همچنین جشن و عید گرفتن، تبریک و تهنیت به پیامبر، امیر مؤمنان و یکدیگر، دید و بازدید، صدقه دادن، دیدار با رهبرى و بیعت و اتحاد و اجتماع، از جمله آداب اجتماعى و سیاسىِ سفارش شده در این روز است.

منابع :
ماهنامه گلبرگ، ش13

ماهنامه گلبرگ، ش26

ماهنامه گلبرگ، ش70

ماهنامه گلبرگ، ش82

ماهنامه گلبرگ، ش94

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۳ ، ۰۹:۵۸
دل آرام نیکبخت نصر آبادی

عید غدیر؛ عید الله اکبر

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۳ ق.ظ

عید غدیر، عید الله اکبر و عید آل محمد و ارزشمندترین و والاترین عید اسلامى‏است. هیچ روزى در طول سال، فرخنده ‏تر و مبارک‏ تر از این روز مقدس نزد شیعیان اهل‏ بیت نیست. امام صادق سلام الله ‏علیه مى‏فرماید:

«ان یوم غدیر خم بین الفطر و الاضحى و الجمعه کالقمر بین الکواکب...»؛ روزعید غدیر خم در میان سه عید فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگى ماه در میان ‏ستارگان است. چه تعبیر ظریفى امام دارد که عید غدیر را تشبیه به ماه کرده است و دیگر اعیاد را به ستاره؛ زیرا در این روز بزرگ بود که خداوند اعلام کرد: امروز دین را بر شما تکمیل کردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم «الیوم اکملت‏ لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا»؛ نعمت ‏بزرگ اسلام که از هر نعمتى ارزنده ‏تر و گرانبهاتر است، کامل نمى‏شود و محقق نمى‏گردد جز با ولایت على‏علیه السلام « و ما نودى بشى‏ء مثل ما نودى بالولایه‏».

محب الدین طبرى از علماى بزرگ اهل سنت نقل مى‏کند که رسول خدا صلوات الله علیه فرمود: «اذا جمع الله الاولین و الاخرین یوم القیامة و نصب الصراط على جسر جهنم، لم ‏یجزها احد الا من کانت له براء ة بولایة على بن ابى طالب‏»؛ در روز قیامت که خداوند تمام مردم را جمع مى‏کند و صراط بر پل دوزخ زده مى‏شود، هیچ کس از آن نمى‏گذرد جز کسى که با ولایت على ابن ابى‏طالب، گذرنامه بى‏زارى و برائت از جهنم را داشته باشد.

ولایت على علیه السلام همان دین حنیف است که فرمود: « فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التى فطر الناس علیها»؛ پس اى پیامبر(همراه با پیروانت) به سوى آیین پاک اسلام روى ‏آور که فطرت الهى‏ است و مردم بر آن مفطور شده‏اند.

و ولایت على همان طریقه و روش صحیح زندگى است که اگر مردم آن روش را برگزینند، خداوند در روز رستاخیز، از آب گواراى حوض کوثر به دست على علیه السلام ‏سیرابشان مى‏گرداند. « و ان لو استقاموا على الطریقة لاسقیناهم ماء غدقا»؛ و ولایت همان نعمتى است که حتما از آن سؤال مى‏شود که با آن چگونه رفتار کردید« ثم لتسالن یومئذ عن النعیم‏».

آلوسى، مفسر بزرگ اهل سنت در تفسیر کبیر روح المعانى پس از ذکر آیه شریفه‏« وقفوهم انهم مسئولون‏»؛ و آنان را متوقف کنید و ایست ‏بدهید که مسئولیت دارند و باید پاسخگو باشند، در ذیل تفسیر این آیه، اقوال گوناگونى را نقل مى‏کند و سپس‏ نتیجه مى‏گیرد و مى‏گوید:

« سزاوارترین و صحیح ترین سخن این است که در آن روز از عقاید و اعمال انسان ‏سؤال مى‏شود و از همه مهم‏ تر و عظیم‏تر، قطعا ولایت على کرم الله وجهه است‏».

و در این روز بزرگ که یادآور نصب و تعیین امیرالمؤمنین به دست مبارک رسول‏ اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و به امر پروردگارش است، باید این فطرت الهى ‏را در دل‏ها زنده کرد و پرده‏هاى ظلمت و جهالت و تارهاى نادانى و غفلت ‏را از دیدگان غافلان برداشت تا بر طریقه حق پایدار گردند و به صراط مستقیم الهى روى‏ آورند و دینشان کامل شود.

از امام صادق علیه السلام مى‏پرسد: مولاى من! آیا به من دستور مى‏دهى که ‏این روز را روزه بداریم؟

حضرت پاسخ مى‏دهد: « اى والله اى والله انه الیوم الذى نجى فیه ابراهیم ‏من النار فصام لله شکرا لله عزوجل ذلک الیوم، و انه الیوم الذى اقام رسول الله‏ امیرالمؤمنین علما و ابان فضله و وصیته، فصام ذلک الیوم، و ذلک یوم صیام و قیام و اطعام الطعام و صلة الاخوان و فیه مرضاة الرحمن و مرغمة الشیطان‏»؛ آرى، به خدا قسم آرى، به خدا قسم! این همان روزى است که خداوند، حضرت ‏ابراهیم را از آتش رها ساخت، پس او به شکرانه این لطف الهى، این روز را روزه ‏گرفت. و همانا این روز، روزى است که رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم امیرالمؤمنین علیه السلام را بر مردم نصب کرد و بزرگوارى و فضلش را نمایان ساخت و او را وصى و جانشین خود قرار داد، پس او هم در این روز، روزه ‏گرفت و این روز، روز روزه گرفتن و دعا کردن و مسلمانان را اطعام نمودن و به ‏دیدار برادران دینى رفتن است و در این روز، رضایت‏ خداى رحمان به دست مى‏آید و بینى شیطان به خاک مالیده مى‏شود (مایوس مى‏گردد).

امام صادق علیه السلام اعمال این روز مهم را در چهار مورد خلاصه مى‏کند:


1- صیام :

در برخى روایات وارد شده که روزه این روز برابر است‏ با صد بار حج ‏و صد بار عمره. و در روایت دیگرى، کفاره شصت ‏سال گناه است. پس حتما برادران و خواهران به این فضیلت‏ بسیار مهم توجه کنند و حتما آن را روزه بدارند.


2- قیام:

اصطلاحا قیام بر عبادت و زنده نگه داشتن این یوم الله با مناجات و دعا و استغفار، اطلاق مى‏شود ولى ممکن است قیام کنایه از استقامت و پایدارى در راه حق و قیام در برابر دشمنان اسلام و مسلمین و مبارزه با طاغوت‏ها و ستم‏ پیشگان‏ باشد.

بهر حال خود قیام علیه باطل و جهاد در راه خدا، نیز یک عبادت بزرگ است ‏بلکه ‏از اهم فرائض و واجبات است.


3- اطعام الطعام:

مهمانى کردن و اطعام نمودن برادران با ایمان از ویژگى‏هاى‏ تمام اعیاد به ویژه این عید بزرگ است که بر آن تاکید شده است. و قطعا خرسند نمودن مؤمنین، از برترین عباداتى است که رضایت پروردگار را به دنبال دارد.


4- صلة الاخوان:

احسان و نیکى به برادران مؤمن و دید و بازدید و زیارت آنان‏ پیوسته از اعمال بسیار پسندیده و نیکو است ولى در این روز، تاکید بر آن شده‏ است. در روایت دارد که هر وقت ‏با برادر مومنى دیدار کردید، براى تهنیت‏ به او بگویید:

«الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمه علیهم السلام ‏»؛ سپاس و حمد خداى را که ما را جزء تمسک ‏جویان به ولایت امیرمومنان و دیگر امامان که درود خداى رحمان بر آنان باد، قرار داد.

فرا رسیدن این عید بزرگ اسلامى را به مقام شامخ ولى الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و عموم‏ مسلمانان و شیعیان و پیروان امامان، تبریک و تهنیت عرض نموده، از خداى بزرگ‏ خواهانیم ما را جزء شیعیان و ولایت ‏پذیران واقعى قرار دهد.

او همچنان ناشناخته است

از آن زمان که کودکی نو پا بودم، به یاد دارم هر گاه که می خواستم برخیزم ، به من آموخته بودند «یا علی» بگویم ، هر گاه می خواستم باری را بلند نمایم «یا علی» می گفتم، ام ا«یا علی» چه بود ؟ و «علی» که بود ؟ نمی‌دانستم.

امروز هم که بزرگ شده و مطالعاتی در سیره و سرگذشت آن حضرت داشته‌ام ، باز هم باید اقرار کنم که چیزی نمی‌دانم و درک جلوه های شخصیت ابر مردی که ماوراء شخص وی، حتی برای اصحابش ناشناخته بود و هست؛ برای فردی چون من، ناممکن است مگر نمی از یمی.

مولوی بلخی با آن اندیشه عمیق و روح بلند درباره حضرت علی علیه السلام می‌گوید:

در شجاعت شیر ربانیستی                                         در مروت خود که داند کیستی؟

و ابوعلی سینا، متفکر و فیلسوف شرق نیز در مقام تشبیه او چنین می‌گوید:

[علی علیه السلام نسبت به اصحاب، مانند «معقول» بود نسبت به «محسوس»] و نیز می‌گوید: «علی علیه السلام در میان یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادیه بود.»

به راستی کدام بُعد از ابعاد وجود علی علیه السلام را می توان بررسی کرد ؟ شجاعت، عدالت، سخاوت، ایثار، گذشت، علم، آگاهی و معرفت ، زهد و تقوا و ... کدام یک؟

علی علیه السلام، شخصیتی است دارای ابعاد مختلف و جامع صفات اضداد؛ حضرت فرمانروایی است پر قدرت و صلابت و در عین حال بردبار، در میدان جنگ دلاوری کم نظیر، در محراب عبادت عابدی گریان، با دشمنان قاطع، در برابر یتیمان و بیوه زنان مهربان و رقیق القلب، سخاوتمندی بی مانند، در عین حال ساده پوشی کارگر و کشاورز، حکیمی دانا، قاضی دادگر ، بی گذشت و دقیق النظر بود.

به راستی شناخت کامل از این دریای ناپیدا کرانه فضیلت ، تقوا و دانش، برای کسی امکان ندارد، مگر خدایی که خالق اوست و حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله که معلم و مربی اوست و اولاد مطهرش که پرورش یافتگان مکتب او هستند؛ تنها ایشان هستند که مقام و رتبت او را، چنان که هست، در می یابند و دیگران را راهی به شناخت شخصیت والای او نیست.

امیرالمؤمنین دریایی است از خصایص عالی بشری و جامع صفات ممتاز یک انسان برتر، و به حقیقت انسانی کامل. ایشان در این صفات، تا آنجا پیش رفته که حتی دشمنانش نیز زبان به تمجید او گشوده‌اند.

آورده‌اند: روزی محقن بن ابی محقن که از حضرت علی علیه السلام روی برگردانده و به سوی معاویه رفته بود، برای شادمان ساختن معاویه گفت: « من از نزد بی زبان ترین مردم به نزد تو آمدم!» این چاپلوسی چنان مشمئز کننده و بی جا بود که معاویه گفت: " وای بر تو! علی بی زبان ترین افراد است؟! قریش پیش از علی از فصاحت آگاهی نداشت، علی به قریش درس فصاحت آموخت!"(1)

"طه حسین" نیز درباره امام چنین می گوید: " من پس از وحی و سخن خدا، سخنی پر جلال تر و شیواتر از سخن ایشان ندیده و نمی شناسم." (2)

ایستادگی حضرت در برابر ناکثین، قاسطین، مارقین و آنان که می‌خواستند اسلام را از مسیر اصلی‌اش منحرف ساخته، به وادی انحراف، امتیازات طبقاتی و سنن جاهلی بکشانند، حقیقتی است روشن.

حلم و صبر و سکوتش، در مدت بیست سال و اندی، به خاطر مصالح کلی اسلام و مسلمین، در حالی که "خار در چشم و استخوان در گلو" داشت، حقیقتی است دردناک و شگفت انگیز که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد.

علی علیه السلام در آن گردبادهای اغراض و جهالت و در طوفان‌های کینه توزی از مطامع دنیوی، ناشناخته بود و سخنان آتشین و مواعظ از دل برخاسته اش در دل های قسوت گرفته و سنگین، کمتر اثری نداشت تا جایی که امام سر به بیابان می‌نهاد و درد دل را تنها با خواص اصحابش در میان می‌گذاشت یا در سکوت عمیق چاه درد تنهایی را باز می‌گفت.

علی علیه السلام که چشمه‌های حکمت و دانش از ستیغ کوهساران شخصیت والایش ریزان بود و قادر بود سعادت دو جهان را برای همگان به ارمغان آورد؛ او که به راه های آسمان از راه های زمین آشناتر بود، او که از شمیم روح پرور وحی محمدی صلی الله علیه و آله بهره مند شده و از کودکی در آغوش پر مهر نبوت پرورش یافته بود؛ او که عادل ترین داوران و شجاع ترین دلاوران، امیرمؤمنان و پناهگاه ستم رسیدگان و دردمندان بود؛ همچنان ناشناخته ماند و جز تنی چند از یاران وفادارش، دیگران به ارزش وجودی او پی نبردند و یا نخواستند پی ببرند...

" به واقع علی(علیه السلام)، مظلوم تاریخ اسلام است. "

 

پی‌نوشت‌ها:

1- سیری درنهج البلاغه ، مرتضی مطهری، ص 15.

2- همان ، ص 19.

روز شمار عید غدیر


23 روز تا عید غدیر خم

25 ذیقعده سال دهم هجری قمری .

روز 25 ذیقعده سال دهم هجری قمری، سال 632 میلادی، مصادف با 4 / اسفند سال دهم هجری شمسی. پیامبر خدا صلی الله علیه و اله برای سفر حج، اعلان رسمی نمودند. و اعلام شده که این سفر، آخرین حج رسول گرامی اسلام می باشد و به دستور آن حضرت، منادیانی به اطراف مدینه رفته اند تا همگان بدانند و  پیامبر رحمت را همراهی کنند.

و اینک کاروان بزرگ حج، به قافله سالاری برترین مخلوق آفرینش، به سوی مهبط وحی، حرکت می کند. به فرمان پیامبر، مردم لباس احرام برداشته اند.

اهل بیت پیامبر صلی الله عله و آله، صدیقه کبری و حسنین علیهم السلام همراه این کاروان هستند. قافله عظیم حج، از مدینه خارج می شود و جمعیتی بالغ بر 70 هزار نفر پیاده و سواره، در 7 کیلومتری مدینه و 486 کیلومتری مکه، در محلی به نام " ذوالحلیفه " یا " آباد علی"، مکانی که امروز مسجد " شجره " نامیده می شود، متوقف شده، به دستور پیامبر احرام بسته و به سوی حرم امن الهی راهی می شوند تا آداب حج را بیاموزند.


22 روز تا عید غدیر خم

26 ذیقعده سال دهم هجری قمری .

امروز مدینه، به فراق یار مبتلا گشته و تمامی انوار مقدسه، رسول خدا صلی الله علیه و آله را همراهی می کنند. در آخرین سفر حج، که"حجة الوداع" نام گرفت، تنها یار جدا مانده از کاروان، امیرالمومنین علیه السلام است. فرستاده ای ویژه، حامل پیام رسول خدا، روانه سرزمین یمن می شود تا حضرت علی علیه السلام را که برای تعلیم دین راهی آن دیار شده، به مکه فرا بخواند .

آخرین حج نبوی، بر پایه حکم و وحی الهی شکل گرفته و به دستور قاطع خداوند مبنی بر ابلاغ حکم وصایت و امامت صورت پذیرفته است:

" یا ایُها الرُّسوُل بَـلـِّغ ما اُنزِلَ الیکَ مِن رَبِّک وَ  اِن لـَم تـَفعَل فـَما بَلـَّغت رِسالـَتـَهُ " (مائده/ 67)

" ای پیامبر، ابلاغ کن آنچه را که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، که اگر انجام ندهی، رسالت او را نرسانده ای . "

این چه پیغامی است که اگر ابلاغ نگردد، رسالت همچنان ناقص می ماند و تلاش بیست و سه ساله پیامبر عزیز با تمام سختی ها، جنگ ها و ... بی ثمر خواهد بود؟

با کاروان همراه شویم تا بدانیم .


19 روز تا عید غدیر خم

28 ذیقعده سال دهم هجری قمری .

کاروان، صبح روز سه شنبه به "عرج" رسید . این قافله هنوز حضرت علی علیه السلام را همراه ندارد . ایشان به امر پیامبر، برای تعلیم احکام الهی اسلام به گروهی از مسلمانان و حل اختلافی که بین اهل یمن پیش آمده، سوی آن دیار راهی شده اند و اینک با رسیدن نامه پیامبر و دستور جدید، به همراهی دوازده هزار نفر از اهل یمن به سوی مکه عازم هستند .

شانزده ماه پیش نیز که پیامبر به قصد غزوه تبوک، مدینه را ترک کردند، حضرت امیر همراه ایشان نبودند. و منافقین فتنه کرده، چنین گفتند که چون هوا گرم بوده حضرت علی در جنگ شرکت ننموده است. این سخن برای قهرمان اسلام گران آمد و به پیشگاه پیامبر خدا شتافت و لب به شکوه گشود . آنجا بود که پیامبر فرمودند :

" علی جان، تو برای من چون هارون برای موسی هستی ." (فروغ ابدیت ج 2، ص 391)


18 روز تا عید غدیر خم

29 ذیقعده سال دهم هجری قمری .

کاروان عظیم پیامبر گرامی در پنجمین روز از سفر خود به "سقیا" رسید . اینک پیامبر تمامی اهل مدینه را جز آنان که به دلایلی همچون بیماری نتوانسته اند همراهیش کنند، در قافله خود به همراه دارد . ده سال پیش در آغازین روزهای ربیع الاول نخستین سال هجرت، زمانی که سراسر جزیرة العرب را دشمنانش در استیلا داشتند و یاران و پیروان ایشان بسیار ناچیز می نمود، پیامبر مسیر مکه تا مدینه را، به همراه تعداد اندکی طی نمودند. اما امروز بیش از هفتاد هزار نفر تنها از مدینه در کنار حضرت ره می سپرند .

و هنوز زنده است یاد پر خاطره " لیلة المبیت "، آن شبی که علی علیه السلام در بستر پیامبر خوابید تا نقشه دشمنان، نقش بر آب گردد و با حفظ جان پیامبر، تاریخ هجرت رقم بخورد .

در همان شب بود که ردای بلند افتخار بر قامت علی علیه السلام پوشانیده  شد و چنین نازل گشت :

" وَ مِن النّاس ِ مَن یَشتـَری نَفسَهُ ابتِغاءَ مََرضاةِ  الله وَ اللهُ رَئوُفٌ بالعِباد . " (بقره / 207)

" و از مردمان، که از جان خود در راه رضای خدا درگذرند و خداوند دوست دار چنین بندگانیست . "


17 روز تا عید غدیر

اول ذیحجه سال دهم هجری قمری .

در هفتمین روز از سفر پیامبر در مسیر مدینه تا مکه، کاروانیان با عبور از " جحفه " و  " غدیر خم " عازم " قدید " شدند . " جحفه " در 156 کیلومتری مکه، میقات کسانی است که از مسیر شام و مصر به مکه مشرف می شوند. تقریباً در سه کیومتری این محل به طرف مکه، غدیرخم قرار دارد که در آن روزگار، آبگیری در خود داشت و درختانی کهنسال بر آن سایه انداخته بودند .

"جحفه" که در سه راهی مسیرهای مدینه، عراق و مصر به حساب می آمد، خود یادآور خاطرات شیرینی بود. یک سال پیش یعنی در سال نهم هجرت، در همین محل بود که امیرالمومنین علی علیه السلام به ابوبکر رسیدند و ماموریت ابلاغ آیات برائت را از او تحویل گرفتند . همانطور که می دانید، وقتی آیات آغازین سوره برائت نازل گردید و پیامبر فرمان یافتند که آن آیات را در ایام حج به مشرکین ابلاغ و با آنان اتمام حجت کنند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله، ابتدا ابوبکر را به همراه چهل نفر مامور انجام فرمان ساختند. اما پس از آن جبرئیل نازل گردید و پیغام خدا را رسانید که : این کار حتماً باید توسط خود پیامبر یا کسی که از او باشد، صورت گیرد. پس امیرالمومنین مأموریت یافت و پای در راه گذاشت .

و چنین بود که جحفه بار دیگر فضیلت بی حد، و برتری بی قیاس ابوتراب را نسبت به دیگر مسلمانان گواه آورد. و در پی آن در دهم ذی الحجه سال نهم، صدای رسای علی علیه السلام در جمره عقبی در منا طنین انداز شد که:

" بَرائـَة ٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُوله الی الذینَ عاهَدتـُم مِنَ المُشرکین. " (توبه/1)


16 روز تا عید غدیر خم

دوم ذیحجه سال دهم هجری .

کاروان پیامبر اکرم صلوات الله علیه به " قدیده " رسیده و در آنجا توقف می کند . حضرت علیه السلام و همراهان نیز هم اینک از نجران و یمن با کاروانی دوازده هزار نفری به سمت مکه رهسپارند .

" نجران " که منطقه مسیحی نشین در مرز یمن و حجاز است، خود حکایتی در فضیلت خاندان وحی دارد. چند ماه پیش، وقتی که هیات نمایندگی مسیحیان نجران، مُرکّب از شصت نفر از برگزیدگان این قوم در پاسخ به ندای پیامبر اکرم که آنها را به قبول اسلام - و غیر این صورت، پرداخت جزیه - مکلف کرده بود، وارد مدینه شدند، وقایع و گفتگوهای بسیاری بین آنها و پیامبر اسلام پیش آمد و چون سرانجام این بحث ها به نتیجه نرسید، پیامبر آنان را به مباهله فرا خواند تا از هر یک از دو طرف، به همراه برگزیده ترین های خود در نقطه ای خارج از مدینه به مباهله برخیزند و دعا کنند تا خداوند دروغگویان را از رحمت خویش دور سازد و بر آنان عذاب نازل نماید.

در این باره قرآن می فرماید: " فَقـُل تَعالوا نَدعُ اَبناءَنا و اَبناء کُم وَ نِساءَ نا وَ نساء کُم وَ انفُسَنا وَ انفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهل فَنَجعَل لعنة الله علَی الکاذبین." (آل عمران/ 61)

« پس بگو بیایید تا پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان و ما خویشانمان و شما خویشانتان را بخوانیم و سپس مباهله و دعا کنیم. تا خداوند دروغگویان را به لعنت و مجازات خویش گرفتار سازد.

سرانجام لحظات مباهله فرا رسید و دیدگان حیرت زده مسیحیان سیمای مطمئن و آرام پیامبر را مشاهده کردند، در حالی که کودکی در آغوش دارد و دست کودک دیگری را به دست گرفته و قدم به میدان می گذارد. بانویی در پس حضرتش حرکت می کند و در پشت سر آنها حضرت علی علیه السلام گام برمی دارد!

و چنین بود که هیات نجران از بیم هلاک شدن به جزیه تن در داد، از در صلح درآمد و علی علیه السلام در همین آیه به مدال پر افتخار «نفس پیامبر» نازل گردید. در سفر به یمن این ماموریت را نیز داشت که اولین پرداخت جزیه را تحویل بگیرد و به پیامبر تقدیم نماید.

و اینک ابوتراب، سرافراز از انجام وظایف محوله، رهسپار مکه بود و برای دیدن حبیبش رسول خدا لحظه شماری می نمود.


15 روز تا عید غدیر خم

سوم ذی الحجه سال دهم هجری قمری.

در نهمین روز سفر، کاروان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به "عسفان" رسید .

پیامبر خدا با عزمی راسخ به همراه قافله هفتاد هزار نفری خود همچنان به سمت مکه پیش می روند تا آخرین فرامین الهی را اجرا کنند، اجرای صحیح مراسم حج و آموزش واجبات و مستحبات آن به مسلمین و همچنین اعلام امر ولایت و امامت و تعیین جانشین بعد از خود، چرا که دیگر خورشید عمر مبارکشان رو به افول است .

حضرت علی علیه السلام نیز همراه کاروان دوازده نفری از یمن به سمت مکه در راه و بی صبرانه در انتظار دیدار رسول خدا است .

اغلب محدثین و مورخین، به تواتر در کتب فریقین نقل کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

" اول کسی که روز قیامت در حوض کوثر، بر من وارد می شود، علی است و او همان جوانمردی است که اولین مسلمان بود و پیش از هر کس اسلام آورد و نماز گزارد و اطاعت امر خدا و رسول نمود ." ( بحارالانوار)

ابوذر غفاری می گوید: از رسول خدا صلوات الله علیه شنیدم که در حق امیرالمومنین علیه السلام می فرمود :

" یا علی تو اول کسی هستی که به من ایمان آوردی. تو کسی خواهی بود که در قیامت با من مصافحه می کنی. تو راستگوی بزرگواری، تو کسی هستی که بین حق و باطل فرق می گذاری و حق، همواره با توست. تو پیشوا و رهبر مومنین هستی . برادر من، وزیر من و بهترین کسی هستی که پس از من باقی خواهی ماند و تو مواعید مرا انجام می دهی ." ( فروغ ابدیت، جعفر سبحانی )


14 روز تا عید غدیر خم

چهارم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

امروز کاروان پیامبر صلی الله علیه و آله به "مرالظهران" رسید و تا شب آنجا توقف نمود. سپس قافله شبانه به سوی "سیرف" حرکت کرد و به مکانی رسیدند که منزل بعد از آن مکه معظمه بود. امروز فراق مدینه از یار به دهمین روز خود رسیده است و مسجد زیبای نبوی، ده شبانه روز است که بی فروغ مانده، نه پیامبری، نه علی و نه فاطمه، حسن و حسین . فراق کدام یک را تحمل نماید ؟!


13 روز تا عید غدیر خم

پنجم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

کاروان پیامبر به نزدیکی مکه رسیده و تا رسیدن به حرم، راهی نمانده است. حضرت علی علیه السلام که برای دیدار پیامبر در تب و تاب است، خود و قافله اش را به پیامبر رسانید. دیدگان پیامبر پیش از رسیدن به مکه به دیدار برادرش روشن گردید .

پیامبر از حضرت پرسید: چگونه و با چه نیتی احرام بستی؟ امیرالمومنین پاسخ داد: چون نمی دانستم که شما چه نیتی کرده اید، من نیت نمودم که:

" اللهم اِهلالاً کاهلال نبیک "؛ خدایا نیتی بسان نیت پیامبرت.

پیامبر می فرماید: "علی جان! تکلیف تو در این حج، همان تکلیف من است، حال به سوی سربازانت برگرد و با آنها به مکه بیا."

و اینک کعبه بی تاب از شوق حضور بهترین میهمان، در حریمش، رسیدن ایشان را لحظه شماری می کند. امروز یادگار ابراهیم، میهمانی را در طوف خود خواهد دید که تا برپایی قیامت، عزیزتر از او به زیارتش نخواهد آمد. قافله و قافله سالار به حرم می رسند. صلای لبیک قطع می شود و مکه، یگانه فرزند خود را در آغوش می گیرد. رسول الله  رو به سوی مسجد الحرام پیش می رود و در حالی که زبان به حمد و ثنای پروردگار و درود و صلوات بر حضرت ابراهیم گشوده است، از باب "بنی شیبه" به مسجد وارد می شود.

لحظات نیکبختی "حجرالاسود" فرا رسیده است، حبیب خدا ابتدا این سنگ بهشتی را استلام می کند و آنگاه در گرداگرد کعبه به طواف مشغول می شود، نماز طواف در پس مقام ابراهیم ادا می گردد و سپس نوبت به سعی میان صفا و مروه می رسد، همانجا که روزی دویدن های هاجر را به خود دیده است، هفت بار گام زدن در راه صفا و مروه، آخرین عمل از عمره تمتع است و پیامبر رو به زائران و همراهان می فرماید:

" آنان که قربانی با خود نیاورده اند از احرام خارج شوند، اما آنان که چون من قربانی با خود دارند باید تا زمان ذبح قربانی در منا، در احرام بمانند."


12 روز تا عید غدیر خم

ششم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

دومین روز اقامت پیامبر صلی الله علیه و آله در مکه قبل از عزیمت به عرفه است. امیرالمومنین نیز به مکه آمده و از اعمال طواف و نماز و سعی فارغ شده است.

گفته شده که بعد از دیدار پیامبر، حضرت نزد سربازان و همراهان خود برگشته تا آنان را برای رسیدن به مکه فرماندهی کند. آن حضرت در سفر خود به یمن مأموریت داشت تا بخشی از جزیه مسیحیان نجران را در قالب یک هزار دست لباس، از ایشان تحویل گرفته، به همراه بیاورد. هنگامی که حضرت علی علیه السلام برای دیدار با پیامبر، لشکر خویش را در نزدیکی مکه مستقر کرد، به نزد پیامبر شتافت و آن لباس ها را به جانشین موقت خود سپرد. اما در بازگشت متوجه شد که لباس ها در میان سربازان تقسیم شده و آنها را به عنوان لباس احرام، بر تن کرده اند. این عمل، علی علیه السلام را سخت گران آمد و جانشین را مورد عتاب قرار داد که چرا چنین کرده است. وی گفت: آنها اصرار کردند تا من این لباس ها را به امانت به ایشان بسپارم و پس از انجام حج باز پس گیرم .

حضرت که چنین اختیاری برای وی قائل نبود، لباس ها را از سربازان باز پس گرفت. و در مکه تحویل پیامبر داد .

عدالت و امانت علوی، همراهان حضرتش را خوش نیامد. لذا به خدمت پیامبر رفته و شکوه نمودند. پیامبر که از کردار و گفتار آنان رنجیده شده بود، یکی از یاران خود را طلبید و از او خواست که در میان قوم شکوه گر بپاخیزد و پیام حضرتش را چنین ابلاغ نماید:

"از بدگویی درباره علی - علیه السلام - دست بردارید که او در اجرای دستور خداوند در دینش بی پروا است و اهل تملق و مداهنه نیست ." ( فروغ ابدیت )


11 روز تا عید غدیر خم

هفتم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

مکه همچنان پذیرای میهمان عزیز خویش است. میهمان در اندیشه رسالتی که بر گردن دارد . از سویی باید اعمال حج را دقیق به انجام رساند و مسلمانان را با مناسک حج آشنا کند و از سویی دیگر به بزرگترین و حساس ترین تکلیف خود در این سفر جامعه عمل بپوشاند.

اما رسول خدا صلی الله علیه و آله را چه چیزی این چنین در اندیشه فرو برده ؟ مگر از چه چیز بیم دارد که این چنین از فرجام پیروان خود احساس خطر می کند؟

نیک بنگرید و در خیل پیروان ایشان بگردید تا بدانید که کدام اندیشه، پیامبر را می آزارد. می دانیم که حضرتش به هنگام خروج از مدینه به قصد مکه بیش از شصت قربانی به همراه داشتند و کسانی نیز در قافله با خود قربانی به مکه آورده بودند. به فرمان پیامبر اکرم این گروه باید بعد از انجام اعمال خود در مکه، تا ذبح قربانی در منا به حال احرام باقی می ماندند، اما تکلیف آنان نیز که با خود قربانی نیاورده بودند روشن بود. آنها باید بعد از سعی صفا و مروه از احرام خارج می شدند و برای عزیمت به عرفه دوباره احرام می بستند. این وظیفه و تکلیف شرعی آنان بود که پیامبر به ایشان ابلاغ فرموده بودند.

دریغا، هنوز بودند کج اندیشانی که علی رغم تاکید پیامبرشان، جاهلانه راه خود رفتند و در احرام ماندند. آنان لب به اعتراض گشوده، گفتند:

"روا نیست پیامبرمان در احرام باشد و ما به کارهایی مشغول شویم که با خروج از احرام بر ما حلال شده است ." گویی بیش از پیامبر خدا از دین و تکلیف خبر دارند!

به راستی این کج اندیشان چگونه در برابر تکلیف مهم الهی سر تسلیم فرود خواهند آورد؟

آری، نگرانی پیامبر اکرم، از نافرمانی این امت، پس از خود نیز می باشد.


10 روز تا عید غدیر خم

هشتم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

امروز، روز" ترویه " است. ترویه به معنای ذخیره کردن آب است و چون در این روز حجاج باید برای توقف در عرفات و بیتوته در مشعرالحرام و انجام اعمال خاص منا ، به فکر ذخیره آب باشند، به آن " یوم الترویه " گفته اند . این نام از حج ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام به یادگار مانده است، چرا که جبرئیل به ایشان توصیه نمود برای عرفات، مشعر و منا با خود آب بردارند . در این روز کاروان پیامبر اکرم در حجة الوداع از مکه خارج شده و از راه منا به سوی عرفات رهسپار است .


9 روز تا عید غدیر خم

نهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

روز عرفه، روز خود شناسی ، روز بازخوانی - کرده ها و ناکرده ها-  روزاعتراف به گناهان و روز تزاید معرفت نسبت به کردگار است . امروز، روزعرفه است و آنجا که ما از آن سخن می گوییم ، صحرای عرفه.

پیامبرخدا تا طلوع آفتاب در منا حضور داشته و سپس به صحرای عرفات رفتند . نیک که بنگرید در محلی به نام " نـَمَره" خیمه رسول الله را خواهید دید و چون در سخنان حضرتش دقت کنید، بوی خداحافظی استشمام خواهید کرد . آفتاب عمر حبیب خدا، اندیشه غروب دارد و آخرین سفر این سفیر الهی با ابلاغ آخرین تکالیف رسالتش سپری می شود . محمد مصطفی صلی الله علیه و آله دغدغه ای بزرگ در سینه دارد . می داند که باید در واپسین روزهای حیات ، جانشین خود را به مردم بشناساند . جبرئیل در شامگاه روز قبل، بار دیگر پیام معبودش را به او ابلاغ نموده  که اگر چنین نکند گویی رسالتش را به انجام نرسانیده است .

روزها سخت و حساس در پیش است و پیام آورامین الهی باید که برای رسانیدن پیام کردگارش دل های رمیده پیروانش را آماده سازد ، گویا همین دیشب بود که صدای حضرتش گفتار جبرئیل را برای مومنین یاد می کرد .

" اِنَّ السَعید؟، کُل السَعید ، حقُ السعید ، مَن اَحَبَّ علیاً مِن حَیاتِه و بَعدَ موتِه ."

" خوشبختی واقعی ، تمامی سعادت و نیکبختی حقیقی، برای آن کسی است که " علی" را در زندگیش و پس از مرگش دوست بدارد. »


8 روز تا عید غدیر خم

دهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

روز قربان، روزی پر خاطره است . روزی که بوی بندگی خالص ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام را می دهد . روزی که قرنها پیش پدر و پسری ، سرافراز از امتحانی بزرگ ، مدال افتخار به سینه آویختند و عید بزرگ اضحی و آیین ذبح قربانی، با ایثار آنان و هدیه بهشتی جبرئیل به یادگار ماند.

پیامبراکرم و همراهان در منا قربانی کردند. پس از آن پیامبر پیروان خویش را مخاطب قرار داده و فرمود: " چند صباحی بیش ، از عمر من باقی نمانده و در فردای روزگار اگر نباشم، این برادرم علی علیه السلام است که در مقابل متخلفین خواهد ایستاد. " سپس آنان را به امانت داری توصیه کرده ، فرمود :

" من دو چیز گرانبها در میان شما به امانت می گذارم که اگر به این دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد. کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم . " و این گفتار پیامبر به عنوان " حدیث ثقلین" جاودانه در تاریخ اسلام باقی ماند .


7 روز تا عید غدیر خم

یازدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

این روز، روز ستیز با شیطان است .

پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و یارانش پس از انجام اعمال در منا، شب را در همان جا بیتوته کردند و اینک به رمی جمرات سه گانه، به نشانه نفرت از شیطان مشغولند.


6 روز تا عید غدیر خم

دوازدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

امروز آخرین روز توقف در منا است و آخرین مراحل حج در حجة الوداع  به پایان خواهد رسید .

پیامبر اسلام امروز یکی از تکالیف مهم خود را در این سفر که آموزش عملی اعمال و مناسک حج ابراهیمی به مسلمین است، تمام و کمال به پایان رسانیدند و درهر مورد واجبات و مستحبات آن را برای مردم بیان فرمودند و بدین ترتیب اعمال حج به پایان رسید .

پس از پایان مراسم حج، دستور الهی بر پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نازل شد:

" نوبت تو به پایان رسیده و روزگارت کامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و میراث انبیاء را به علی بن ابیطالب بسپار که او اولین مؤمن است. من زمین را بدون عالمی که اطاعت من و ولایتم با او شناخته شود و حجت بعد از پیامبرم باشد، رها نخواهم کرد . "


5 روز تا عید غدیر خم

سیزدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

آخرین ساعات حضور پیامبر در مکه است و به زودی کاروان حجاج به قصد بازگشت به دیار خویش حرکت خواهد کرد . امروز نیز افتخاری دیگر برای حضرت علی علیه السلام به همراه دارد. آری، امروز است که جبرئیل بر پیامبر خدا نازل می گردد و از جانب پروردگار، مدال و عنوان زیبای ، " امیرالمومنین" را اختصاصاً برای علی بن ابیطالب علیه السلام به همراه می آورد . پیامبر خدا نیز دستور می دهند تا یکایک یارانشان" ابوتراب" را ملاقات کنند و ایشان را با عنوان امیرالمومنین خطاب کرده ، چنین سلام نمایند:

" السلام علیک یا امیرالمومنین "

این فرمان پیامبراکرم بعضی از صحابه را خوش نیامده و به عنوان اعتراض به ایشان عرض می کنند : " آیا این عنوان، عنوانی از سوی خداوند و رسول او است؟ " حضرت رسول آزرده خاطر و غضبناک می فرمایند:" حقی است از طرف خدا و رسولش، و خداوند این دستور را به من داده است."

به راستی این چنین مسلمانانی در فرداهای نزدیک چگونه سر تسلیم در برابر فرمان پروردگار فرود خواهند آورد؟

و پیامبر، در اندیشه  سرانجام آخرین رسالت خود یعنی تعیین جانشین است که به امر پروردگار در راه مدینه صورت خواهد گرفت .


4 روز تا عید غدیر خم

چهاردهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

در این روز مکه با میهمان عزیز خود، پیامبر خدا برای همیشه وداع کرد. به دستور الهی، حاجیان به حرکت در آمدند و سیل جمعیت که بیش از صد و بیست هزار نفر بود، به همراه حضرت، سفر پنج روزه تا غدیر را آغاز نمودند . حتی پنج هزار نفر از اهل مکه و دوازده هزار نفر از اهل یمن - در جهتی مخالف مسیر دیار خود -  برای درک مراسم غدیر همراه حضرت آمدند .

بر اساس فرمان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله، حاجیان در مکه باقی نماندند و همه به قصد حضور در بزرگترین همایش تاریخی اسلام عازم میعادگاه غدیر شدند.

زمان ابلاغ آخرین رسالت نبوی هر لحظه نزدیک تر می شود و پیامبراکرم همچنان در اندیشه  سرانجام این رسالت است. در این که امیرالمومنین علیه السلام تنها فرد شایسته برای جانشینی رسول خدا است، دوست و دشمن شک ندارد، چرا که او اولین مسلمان و اولین نمازگزار در پشت سر پیامبراکرم است و در دعوت نزدیکان و انذار"عشیره اقربین"  اوست که  برادر، وصی و جانشین پیامبرمی شود، در" لیلة المبیت"، اوست که جان فدای نبوت می کند، در بدر اوست که کمر شرک را می شکند،  اُحد سرود " لافتی الاعلی،لا سیف الا ذوالفقار" برایش می سراید،  خیبر را او فاتح است و در قرآن کریم آیه هایی از فضایل و مناقب  او  موج می زند و این همه را رسول خدا صلی الله علیه و آله بهتر از هر کسی می داند.


3 روز تا عید غدیر خم

پانزدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

کاروانیان پس از خروج از مکه به منطقه "سیرف" رسیدند و از آنجا تا " مرالظهران " آمدند. هنوز تا " غدیر خم" چند منزل دیگر باقی است.

انتخاب منطقه "غدیر" از چند جهت قابل توجه است:

اول این که در راه بازگشت از مکه، این محل کمی قبل از محل افتراق کاروان ها و تقاطع مسیرها است.

دوم این که در آینده که کاروان های حج در راه رفت و برگشت از این مسیر عبور می کنند، با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر، تجدید خاطره و بیعتی با این زیربنای اعتقادی خود نمایند و یاد آن در دل ها احیاء گردد.

سوم این که"غدیر" محلی بسیار مناسب برای برنامه سه روزه پیامبر و ایراد خطبه برای آن جمعیت انبوه به منطقه "غدیر خم"، بیابانی باز و وسیع درمسیر سیلاب وادی" حجفه" بود. این سیلاب از مشرق به مغرب جاری می شد و پس از عبور ازغدیر به حجفه می رسید و سپس تا دریای سرخ ادامه پیدا می کرد و سیل های سالیانه را به دریا می ریخت.

در این مسیرآبگیرهای طبیعی به وجود آمده بود که پس از عبور سیل، آب های باقی مانده در آنها جمع می شد و به عنوان ذخایرآبی شناخته می شدند و به آنها اصطلاحاً "غدیر" می گفتند. در مناطق مختلف، غدیرهای زیادی در مسیرسیل ها وجود داشت که با نامگذاری از یکدیگر شناخته می شدند. این غدیرهم برای شناخته شدن ازغدیرهای دیگر، به نام "غدیر خم" نامگذاری شده بود. کنار این آبگیر پنج درخت سرسبز و کهنسال از نوعی درخت  شبیه درخت چنار، که درخت خاص صحراها است وجود داشت . این پنج درخت، سایبانی مناسب برای مسافران خسته بودند.

در نهایت این بیابان وسیع، به عنوان بهترین مکان برای مراسم سه روزه غدیر انتخاب گردید و جایگاه سخنرانی، زیر همان درختان در نظر گرفته شد که هم مشرف به بیابان و محل تجمع مخاطبین و هم سایبان مناسبی برای ایراد خطابه بود.


2 روز تا عید غدیر خم

شانزدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .

قافله عظیم غدیر همچنان در حرکت است . قافله  از"مرالظهران"  گذشته و به آبادی بعدی یعنی "عسفان" رسیده و تا مکان غدیر و روز موعود  راهی باقی نیست، روزی که خداوند مقدر داشته تا رسولش، ولایت امیرالمومنین علیه السلام را بر مردم ابلاغ کند و با مسلمانان اتمام حجت کرده، او را پس از خود مولای آنان قرار دهد، چرا که چند روزی بیشتر از عمر مبارکش نمانده و این در حالی است که خداوند هیچگاه زمینش را بدون حجت باقی نمی گذارد و ائمه علیهم السلام هستند که بعد از پیامبراکرم هادی مردم می شوند .

مسلمانان به یاد دارند آن زمان را که آیه " انما انت منذرٌ لکل قوم هاد. " ( رعد/7) نازل شد و خداوند به رسول گرامی فرمود : فقط تو بیم دهنده و برای هر گروه هدایتگر هستی .

پس حضرت محمد صلی الله علیه و آله دست مبارک را بر سینه خود نهاد و فرمود:" انا المنذر" و آنگاه دست بر سینه علی علیه السلام گذارد و فرمود:" انت الهادی و بک یهتدی المهتدون."

"من بیم دهنده هستم، و تو هدایت کننده هستی که به وسیله تو انسان ها هدایت می شوند." ( ینابیع المودة، آخر باب 26)


یک روز تا عید غدیر خم

هفدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

کاروان بزرگ غدیر به همراهی وجود مقدس پنج نور پاک، پیامبراکرم، امیرالمومنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام که این کاروان را برافلاکیان شرف بخشیده اند، پس از گذشتن از"عسفان" به منطقه " قدید " رسیده و اینک تا

"حجفه" که " غدیر خم" کنار آن واقع است، راهی نمانده است.

آنچه در غدیر برای مردم بیان شد، بزرگترین پیام اسلام، یعنی ولایت اهل بیت علیهم السلام بود. همانند بسیاری از موارد که برای اتمام حجت معجزه ای از سوی پیامبر صورت می گرفت تا موجب اطمینان قلوب آن مردم و نسل های آینده تاریخ باشد، درغدیر، خداوند در حضور پیامبر خود مستقیماً معجزه نشان داد و امضای الهی را بر خط  پایان غدیر ثبت کرد.


روز عید غدیر خم

هجدهم ذی الحجه دهم هجری قمری .

نزدیک ظهر روز دوشنبه، کاروان بزرگ پیامبر همین که به منطقه " غدیر خم " رسیدند حضرت، مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر داده، فرمودند :

" ایها الناس، اجیبوا داعی الله، و انا رسول الله ."

ای مردم، دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من پیام آور خدایم .

این کنایه از آن بود که هنگام ابلاغ  پیام مهمی فرا رسیده است. لذا فرمان دادند تا منادی ندا کند:

" همه مردم متوقف شوند، آنان که پیش رفته اند برگردند، و آنان که پشت سر هستند، خود را سریع تر برسانند. " همچنین دستور دادند، کسی زیر درختان کهنسالی که در آنجا بود نرود و آن مکان برای برپایی جایگاه سخنرانی خالی بماند.

پس از این دستور، همه مرکب ها متوقف شد، همه مردم پیاده شدند و برای توقف سه روزه خیمه زدند .

از طرف دیگر پیامبر چهار نفر از اصحاب خاص خود یعنی مقداد، سلمان، ابوذر و عمار را فرا خوانده و به آنان دستور دادند تا جایگاه سخنرانی را در کنار درختان کهنسال آماده سازند . آنان از روانداز شتران و سایر مرکب ها کمک گرفته، منبری بلند ساختند و روی آن را با پارچه ای پوشانند( منبر در میان جمعیت قرار داشت.)

با توجه به کثرت جمعیت،" ربیعه" را که صدای رسایی داشت، انتخاب کردند تا کلام حضرت را برای افرادی که دورتر قرار داشتند، تکرار کند.

مقارن ظهر، منادی حضرت رسول اکرم (ص)، ندای نماز جماعت داد، مردم مقابل منبر جمع شدند و با پیامبر نماز جماعت را اقامه نمودند. پس از نماز، پیامبراکرم از منبر غدیر بالا رفتند و سپس علی علیه السلام را فرا خواندند تا در سمت راست ایشان بر فراز منبر بایستد و پیامبر نیز در حالی که دست راستش بر شانه امیرالمومنین قرار داشت، سخنرانی تاریخی خود را شروع کردند که بیش از یک ساعت به طول انجامید.

حضرت در ابتدا به حمد و ثنای الهی پرداختند و سپس تصریح کردند که: باید فرمان مهمی درباره علی بن ابیطالب ابلاغ کنم که اگر این پیام را نرسانم رسالت الهی را انجام نداده ام :

" یا ایها الرَسول، بَلـِّغ ما اُنزل الیکَ مِن رَبـِّک وَ ان لَم تـَفعَل، فَما بَلغتَ رسالته."( مائده/67)

پس از بیان جملاتی، پیامبر دست علی علیه السلام را بلند نمود و فرمودند:

" من کنت مولاه فهذا علی مولاه "

و چنین بود که " غدیر"، عید ولایت نام گرفت .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۳ ، ۰۹:۵۳
دل آرام نیکبخت نصر آبادی

اعمال عید غدیر

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۰ ق.ظ

اعمال عید غدیر

 

در باب عید غدیرآمده است:روز عید غدیر عید الله الاکبر و عید آل محمّد(ص) است و در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که از آنجناب پرسیده شد آیا مسلمانان را غیر از جمعه و فطر و قربان عیدی هست؟

 

فرمودند:آری. عیدی هست که حرمتش از همۀ اعیاد بیشتر است.

 

راوی گفت: کدام عید است؟

 

حضرت فرمودند: روزی است که پیامبر(ص) امیر المومنین علی(ع) را به جانشینی خود نصب فرمود و اعلام کرد: هر که من مولا و آقای اویم، پس علی مولا و آقا و پیشوای اوست و آن روز هیجدهم ذی الحجه است.

 

راوی گفت: در آن روز چه کار باید انجام داد:

 

فرمود: باید روزه بدارید و عبادت کنید و محمد و آل محمد(ص) را یاد کنید و بر ایشان صلوات فرستید. رسول خدا(ص)، علی(ع) را وصیّت کرد که این روز را عید گرداند و هر پیامبری به جانشین خویش وصیّت می کرد این روز را عید گرداند.

 

و در حدیثی از امام رضا(ع) خطاب به ابن ابی نصر بزنطی آ مده است که فرمود: ای پسر ابی نصر! هر کجا که باشی بکوش روز عید غدیر نزد قبر مطهّر حضرت امیر المومنین حاضر شوی. به درستی که خداوند می آمرزد در این روز از هر مرد و زن مومن گناه شصت سال ایشان را؛ و از آتش دوزخ آزاد می کند دو برابر آنچه که در شبهای قدر و فطر و ماه رمضان آزاد کرده است و پرداخت یک درهم در این روز به برادران مومن برابر با هزار درهم در اوقات دیگر است؛ و در این روز به برادران مومن خود نیکی و احسان کن و هر مرد و زن مومن را شاد گردان. به خدا سوگند اگر مردم فضیلت این روز را چنان که باید بدانند، هر آینه فرشتگان با ایشان هر روز ده مرتبه مصافحه کنند.

 

برای این روز شریف اعمال زیادی وارد شده که ما به اختصار به بعضی از این اعمال اشاره می کنیم. (جهت تفصیل بیشتر به کتاب شریف مفاتیح الجنان مراجعه شود.)

 

1- روزه.

 

2- غسل کردن.

 

3- زیارت حضرت علی(ع) که یکی از آنها زیارت "امین الله" است.

 

4- خواندن دعای "ندبه".

 

5- چون مؤمنی را ملاقات کند، این تهنیت را بگوید: «الحمد الله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایه امیر المومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام.»

 

و برای این امور فضیلت بسیاری ذکر شده است:

 

پوشیدن لباسهای نیکو - زینت کردن - استعمال بوی خوش - شادی کردن و شاد نمودن شیعیان امیر المومنین - گذشت از تقصیر شیعیان - برآوردن حاجت آنان - صله رحم - اطعام اهل ایمان - شکر و سپاس به خاطر نعمت بزرگ ولایت و...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۳ ، ۰۹:۵۰
دل آرام نیکبخت نصر آبادی